اسم الکتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 77
سوى
پروردگارم رهسپارم، زود كه مرا راه نمايد! اى پروردگار من! مرا فرزندى از شايستگان
بخش.
و
خدا دعاى او را اينگونه مستجاب مىكند: «وَ نَجَّيْناهُ وَ لُوطاً
إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بارَكْنا فِيها لِلْعالَمِينَ. وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ
وَ يَعْقُوبَ نافِلَةً وَ كُلًّا جَعَلْنا صالِحِينَ»[1].
و
او و لوط را [براى رفتن] به سوى آن سرزمينى كه براى جهانيان در آن بركت نهاده
بوديم رهانيديم. و اسحاق و يعقوب را [به عنوان نعمتى] افزون به او بخشيديم و همه
را از شايستگان قرار داديم.
سپس
وقتى فرزندش اسماعيل بزرگ شد و بيت الحرام را در مكه بنياد نهاد براى پدر و مادر
دعا و طلب آمرزش كرد: «وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ
هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَ اجْنُبْنِي وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ ...
رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ
الْحِسابُ»[2].
علامه
طباطبائى مىگويد، اين آيه با سياق و نشانههاى قبل و بعدش بهترين شاهد است كه
پدرش كه براى او دعا و استغفار كرد غير از آزر بود كه سالها پيشتر از او بيزارى
جسته بود. نتيجه اينكه آزر كه در اين آيات ياد شده پدر واقعى ابراهيم نبود و تنها
ناميدنش به پدر به دلايلى مانند جدّ مادرى بودن يا عمو بودن يا ناپدرى يا سرپرستى
بودن يا بزرگتر بودن يا مانند اينها بوده و چنين تسامحى تنها در زبان عرب نيست
بلكه در همه زبانها رايج است.[3]
قربانى
اسماعيل بود و نه اسحاق
در
سفر پيدايش تورات، اصحاح 22 آمده است:
1.
و واقع شد بعد از اين وقايع كه خدا ابراهيم را امتحان كرده بدو گفت اى ابراهيم،
عرض كرد لبيّك.
2.
گفت اكنون پسر خود را كه يگانه توست و او را دوست مىدارى يعنى اسحاق را بردار و
به زمين موريا برو و او را در آنجا بر يكى از كوههايى كه به تو نشان مىدهم براى
قربانى سوختنى بگذران.