اسم الکتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 76
من مىترسم
از جانب [خداى] رحمان عذابى به تو رسد و تو يار شيطان باشى.»
گفت:
«اى ابراهيم، آيا تو از خدايان من متنفرى؟ اگر باز نايستى تو را سنگسار خواهم كرد،
و [برو] براى مدتى طولانى از من دور شو.»
[ابراهيم]
گفت: «درود بر تو باد، به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مىخواهم، زيرا او
همواره نسبت به من پر مهر بوده است.
ابراهيم
در آن صحنه پدر را به طلب آمرزش براى او وعده مىدهد و همانجا به وعده وفا مىكند
و مىگويد: «رَبِّ هَبْ لِي حُكْماً وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ. وَ
اجْعَلْ لِي لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ. وَ اجْعَلْنِي مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ
النَّعِيمِ. وَ اغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كانَ مِنَ الضَّالِّينَ»[1].
پروردگارا
به من دانش عطا كن و مرا به صالحان ملحق فرما، و براى من در ميان آيندگان آوازه
نيكو گذار، و مرا از وارثان بهشت نعمتها گردان، و بر پدرم ببخشاى كه او از گمراهان
بود.
اما
به زودى از اميدى كه به وى بسته بود برگشت و چون از خير و صلاح او نوميد شد از او
بيزارى جست، خداوند مىفرمايد: «وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ
إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ فَلَمَّا
تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهِيمَ
لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ»[2].
و
طلب آمرزش ابراهيم براى پدرش جز براى وعدهاى كه به او داده بود نبود.
ولى
هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خداست، از او بيزارى جست.
راستى،
ابراهيم، دلسوزى بردبار بود.
اين
در آغاز كار و پيش از ترك قوم و سرزمين خود به سوى سرزمين مقدس بود، شاهد آن اينكه
در آغاز دعاى خود گفت: «خدايا به من حكم عطا كن و مرا به صالحان ملحق فرما ...».
پس
از اين مرحله نوبت هجرت به سوى سرزمين مقدس مىرسد و از خدا با راز و نياز و تضرّع
فرزندان شايسته مىخواهد: «فَأَرادُوا بِهِ كَيْداً
فَجَعَلْناهُمُ الْأَسْفَلِينَ. وَ قالَ إِنِّي ذاهِبٌ إِلى رَبِّي سَيَهْدِينِ.
رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ»[3].
پس
خواستند به او نيرنگى زنند، ولى ما آنان را پست گردانيديم. و گفت: من به