اسم الکتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 74
فرموده: «فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ
نَصَرُوهُ»[1] (پس آنان كه بدو ايمان آورده يارى و تقويتش
كردند ...) نيز مىدانيم كه عين و همزه در دو زبان عبرى و عربى جابجا مىشوند.[2]
بنابراين
چه بسا نام او «آزر» بوده؛ يعنى با نشاط؛ اما چون از او سستى و كندى در كار و
اراده ديدهاند به او لقب تارح دادهاند؛ چنان كه به يعقوب پيامبر بعدها «اسرائيل»
لقب داده شد.
اما
مفسّران شيعى برآنند كه آزر ياد شده پدر ابراهيم پيامبر عليه السلام نبود؛ هرچند
ابراهيم او را پدر صدا مىزد، زيرا پدر اعمّ از پدر حقيقى است؛ و بر جدّ مادرى،
مربّى، معلم، و مرشد و حتّى بر عمو نيز اطلاق مىشود. در قرآن از قول پسران يعقوب
آمده كه خطاب به پدر گفتند: ما خداى تو و خداى پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق
را مىپرستيم[3]، حال آن
كه اسماعيل، عموى يعقوب بود.
شيخ
طوسى مىگويد آنچه زجّاج گفته نظر اصحاب ما (اماميه) را تقويت مىكند كه آزر جدّ
مادرى ابراهيم يا عموى او بوده زيرا پدرش مؤمن بوده، و در جاى خود اثبات شده كه
پدران پيامبر صلى الله عليه و آله تا آدم همگى موحّد بودهاند و در ميان ايشان
هرگز كافرى نبوده است و اصحاب ما در اين هيچ اختلافى ندارند.
نيز
افزوده است: كه از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده كه فرمود: «خداوند مرا از
صلب مردان پاك به رحم زنان پاك منتقل كرد و مرا با پليدىهاى جاهليّت نيالود».
واين روايت به اتفاق همگان صحيحه است.[4]
روشن است كه اگر در ميان پدران پيامبر، كافرى وجود داشت چنان توصيفى روا نبود، چرا
كه خداوند، مشركان را نجس معرفى كرده و فرموده است:
«إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ»[5]
شيخ طوسى افزود كه دلائل
[4] . در تأويل آيه« وَ تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ»
شعراء/ 219. فريقين روايتى متواتر از پيامبر نقل كردهاند كهفرمود:« من همواره از
صلبهاى پاك به رحمهاى پاك منتقل شدهام. ر. ك. تفسير كبير 13/ 39؛ الدر المنثور،
6/ 332؛ مجمع البيان، 7/ 207.