اسم الکتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 628
قرآن بيان
مىكند كه خداوند در زمين به او اقتدار داد و از هر چيزى وسيلهاش را براى او
فراهم ساخت و وى را در چگونگى رفتار با مردمانِ گرفتار شده در چنگش، آزاد گذاشت.
در انديشه و سخن خود او نيز امكاناتش خدادادى و از سر لطف اوست.[1]
پروردگار
در زمين به او قدرت و جايگاه بخشيد و وى نيز آن را در راه آبادانى و گسترش امنيت
در زمين به كار گرفت و بدين سبب، در سايه لطف الهى، بندهاى سپاسگزار شد.
آيا
صفاتى اين چنين با سيره سياسى كورش در آن روزگار همساز است؟
هركس
با دقت نظر در زندگى كورش به جست و جو بپردازد، او را همان گونه مىيابد كه قرآن
توصيف كردهاست: انسانى مؤمن ومعتقد بهخداوند و بر اين باور كه هيچحركت وتوانى
جز بهمدد خداوند انجام نمىپذيرد و خداست كه خوبى را به او الهام كرده و او را در
راه سعادت و بهروزى بندگان و بهسازى سرزمينها رهنمون شده است. اين مسئله به روشنى در
رفتار حكيمانه كورش با ملتهاى گوناگون نماياناست.
دكتر
خضر مىنويسد: بسيارى از تاريخنگاران بر اين عقيدهاند كه كورش فرمانروايى با
درايت، دورانديش، با اراده و مهربان بوده است و به هر كارى دست مىزد، تا آن را به
انجام نمىرساند، رها نمىكرد و بيش از آنكه بر قدرت خود تكيه كند، متّكى به عقل و
انديشه بود.
بر
خلاف فرمانروايان آشورى و بابلى، با ملتهاى شكست خورده به نيكى و مهربانى رفتار
مىكرد و فرماندهان مغلوب را گرامى مىداشت؛ به گونهاى كه از آنان دوستانى صميمى
مىساخت كه به هنگام نياز به يارى او بر مىخاستند.
عدالت،
بال و پر خويش را بر همه مردمان تحت فرمان وى گسترده بود و از رود سند تا درياى
اژه و از خليج عدن تا نواحى درياى خزر، سرزمين پهناورى را شامل مىشد. نظامى كه
اين فرمانرواى بزرگ در قلمرو امپراطورى گستردهاش پايهريزى كرده بود، كارى شگفت
است كه براى هميشه در تاريخ شرق، بلكه جهان ماندگار خواهد بود.