5.
اميدآفرينى در دل پيامبر صلى الله عليه و آله و مؤمنان
انگيزهاىكه
قرآن در پس تأكيد بر همسانبودن سيرهانبيا دنبالمىكند، بياناستوارىو حقّانيت
ديدگاههاى پيامبران و پيروزى نهايى آنهاست: «كَتَبَ اللَّهُ
لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي»[2]،
«وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ».[3] از
اين رو از هدفهاى مهم قصههاى قرآن، نشان دادن اين مسئله است كه فرجام پيامبران،
پيروزى وفرجام تكذيبكنندگان، نابودى است. اين مطلب سبب آرامش خاطر پيامبر و
مؤمنان و استحكام موضع آنان مىگردد: «وَ كُلًّا نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ
أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَكَ وَ جاءَكَ فِي هذِهِ الْحَقُّ وَ
مَوْعِظَةٌ وَ ذِكْرى لِلْمُؤْمِنِينَ».[4]
در
پى اين مقصود، گاه داستان گروهى از انبيا، همراه با رقم خوردن شكست و نيستى در
فرجام كار تكذيب كنندگان آنان بيان شده است؛ همانند سوره عنكبوت كه اين حكايت را
براى پيامبران مختلف ياد مىكند:
[1] . ابراهيم/ 9:« فرستادگانشان دلايل آشكار برايشان
آوردند، ولى آنان دستهايشان را به نشانه اعتراض بر دهانهايشان نهادند». كنايه از
آنكه آنان از روى شگفتى( اعتراضآميز) انگشت به دهان گرفتند.
[2] . مجادله/ 21:« خداوند مقرّر كرده است كه حتماً من
و فرستادگانم چيره خواهيم گرديد».
[3] . صافات/ 173:« سپاه ما هر آينه پيروز شوندگانند».
[4] . هود/ 120:« و از سرگذشتهاى پيامبران چيزى را براى
تو حكايت مىكنيم كه دلت بدان استوار گردد و در اينها حقيقت براى تو آمده است و
براى مؤمنان اندرز و تذكرى است».
اسم الکتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 527