اسم الکتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 472
پديدهاى
قرآنى و فراگير است كه در سورههاى بلند، بيشتر به چشم مىخورد.
مثلًا
در آيات 228 تا 237 در باب طلاق سخن مىگويد و ناگهان در آيه 238 به تشويق مخاطب
درباره محافظت بر نمازها، بويژه نماز ميانى مىپردازد و در آيه 239 به نماز خوف
اشاره مىكند و در آيه 240 احكام زنِ شوهر مرده را بيان مىكند و آن گاه در آيه
241 احكام زنان مطلَّق را بيان مىكند؛ در حالى كه اگر قرار بود اين مطالب به صورت
كتاب عرضه شود، بىتناسب مىنمود، امّا در خطاب اشكالى بدان نيست و نمونههاى
فراوانى در قرآن دارد.
پس
كسانى كه ويژگيهاى مذكور را نشانه ناهمخوانى نظم قرآن مىدانند، در واقع ناآگاهى
خود را نسبت به ساختار قرآن به اثبات مىرسانند. هاشم عربى كه يكى از مصداقهاى
بارز اين افراد است، پس از آنكه آية الكرسى را به لحاظ لفظ و محتوا در سراسر قرآن
بىنظير مىداند، مىافزايد: موقعيّت مكانى اين آيه نسبت به آيه قبل و بعدش، قطعه
كرباسى مندرس را در ذهن انسان مجسّم مىكند كه توسط تكّههايى از ديبا رفو شده
باشد و ادعا مىكند كه بيشتر ساختار قرآن بر همين منوال است؛ چرا كه ميان آيات
قرآن، پيوستگى نيست و به سرعت از اوج به پايين و از ياد بهشت و بخشش، به پستى و
پايين مىگرايد.[1]
تند
باد
«ريح»،
مؤنث و به «عاصف» و «عاصفة» هردو وصف مىشود؛ زيرا «عاصف» صفت ويژه «ريح» است،
مانند «حائض» براى زنان؛ از اين رو به چيزى مشتبه نمىشود تا افزودن تاى تأنيث بر
آن لازم باشد. ابن منظور مىنويسد: «وهي: ريح عاصف وعاصفة».[2]
اين
كلمه در قرآن به دو گونه مذكر و مؤنث به كار رفته است:
«جاءَتْها
رِيحٌ عاصِفٌ»[3]؛
[بناگاه] بادى سخت بر آنها وَزَد.
«وَ
لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ عاصِفَةً»[4]؛ و
براى سليمان تندباد را [رم كرديم].