و جاء يوم العيد في زينةلمثل ذا فليعمل
العاملون[3]
تاسدايل
سپس مىافزايد: از حكايات رايج عصر ما اين است كه دختر امرء القيس هنگامى كه صداى
فاطمه، دختر محمد صلى الله عليه و آله و سلم، را هنگام خواندن آيه
«اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ» شنيد، گفت:
اين قطعه از قصايد پدر من است كه پدرت از او گرفته و ادعا كرده كه خدا آن را نازل
كرده.[4]
دليل
بر دروغ بودن اين افسانه آن است كه امرء القيس در سال 540 ميلادى يعنى سى سال پيش
از ولادت پيامبر (در سال 570 م) در گذشته است، اينك اگر بدانيم فاطمه زهرا عليها
السلام پنج سال بعد از پيامبر (609 م) و در سال 614 ميلادى تولد يافته ميزان بى
پايگى اين افسانه معلوم مىشود. چرا كه فاطمه عليها السلام اگر اين آيه را در حضور
جمعى خوانده باشد حداقل بايد ده ساله بوده باشد. اگر فرض كنيم دختر امرء القيس هم
هنگام مرگ پدر حدّاقل ده سال داشته در نتيجه هنگام شنيدن اين آيه 94 سال داشته
يعنى از سال 530 ميلادى تا سال 624 ميلادى كه اين جمله را شنيده. در حالى كه زنان
جاهليّت كمتر پيش آمده اين مقدار عمر كرده باشند.
آنچه
بيشتر احتمال آن مىرود اين است كه اين شعر (كه به امرء القيس نسبت داده شد) تضمين
شعرى آيه قرآن است كه برخى ترانه سرايان عرب سرودهاند و نظاير بسيارى دارد. شاهد
اينكه نام عيد در آن برده شده كه از اصطلاحات خاص دوره