اسم الکتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 171
قضات در اثر
بىاطلاعى آن را اجرا نمىكنند.
اما
قاضى، با مردان نمىتواند چنين معامله كند، بلكه بايد آنها را از يكديگر جدا كند،
و اگر يكى از دو شاهد كوتاهى كند يا فراموش كرده باشد ديگرى نمىتواند به او
يادآورى كند، همچنين اگر نكتهاى از جزئيات را كه در روشن شدن حقيقت دخالت دارد
فروگذار كند شهادت او به تنهايى كافى و قابل اعتنا نيست و شهادت آن ديگرى نيز حتّى
اگر آن نكته جزئى را بيان كرده باشد كافى نيست.»[1]
درباره
علت اين ناهمگونى گفتهاند، اهتمام به امور مالى و داد و ستدها از شؤون زن نيست، و
به همين دليل حافظه او در اين گونه مسائل ضعيف است. اما در امور خانه كه با آن سر
و كار دارد خوش حافظهتر از مرد است، و اين طبيعت بشر است- چه زن و چه مرد- كه
حافظهشان درباره مسائلى كه براى ايشان اهميت دارد و با آن زياد سر و كار دارند
قوى باشد.
اين
منافات ندارد با اينكه زنان غير مسلمان امروزه با فعاليتهاى اقتصادى سر و كار داشته
باشند، زيرا درصد آنان اندك است، و احكام همگانى دائر مدار وضعيت معمول و روال
طبيعى است.[2]
آرى
زن نسبت به آنچه به خود او و شؤون زنانگى و جلوههاى زندگى باز مىگردد بيشترين
اهتمام را دارد، ولى نسبت به ديگر مسائل آن اهتمام ندارد. در نتيجه كارايى حافظه و
ديگر قواى عقلانى و جسمانىاش در اين زمينه رشد و توانمندى مىيابد و به همين نسبت
در زمينههاى ديگر رو به سستى و كاستى مىنهد.
اين
بررسى ژرفنگرانه وضعيت روانى زن است كه در آيه ديگرى اين گونه آمده:
«أَ وَ مَنْ يُنَشَّؤُا فِي الْحِلْيَةِ وَ هُوَ فِي الْخِصامِ غَيْرُ مُبِينٍ»[3].
و
اين از دقيقترين تعبيرات روانشناسانه درباره زن است كه او كمال خويش را در جمال
خود مىبيند و جمال خويش را در جلوه زيورآلات مىشناسد، و در زر و سيم و سنگهاى
گران قيمت. به همين رو در ورطههاى زندگى و برخوردها حيران مىماند و مجال بر او
تنگ مىشود به گونهاى كه نمىتواند آنچه در درون احساس