اسم الکتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 116
مريم به
هارون را از سدّى نقل كردهاند.[1] البته اين
منافات ندارد كه مريم از جهت پدر، منتسب به داود بوده باشد كه از فرزندان يهودا
بود.[2] زيرا در
مقام سرزنش، معمولًا از ميان پدر يا مادر، برترين آن دو را به رخ مىكشند.
احتمال
ديگرى نيز مىرود كه مريم را به جهت قداست و آبرويى كه در ميان قوم خود داشت به
مريم خواهر هارون و موسى تشبيه كرده باشند كه او نيز به همين عنوان معروف بود و او
را مانند برادرش هارون پيامبر مىخواندند[3]
و از موسى ده سال بزرگتر بود، و همو بود كه مادرش وقتى صندوق حامل موسى را به نيل
افكند مأموريت داد كه موسى را تعقيب كند.
بنابراين
معناى خطاب آنان اين است: تو كه همانند مريم صدّيق خواهر موسى و هارون هستى، پس
شايسته بود كه اين شأن و منزلت را پاس مىداشتى ...[4]
دختر
عمران
تورات
از پدر مريم سخنى ندارد جز اين مقدار كه وى از سبط يهودا و نسل داود بوده، و چه
بسا كه نام او عمران (عمرام) بوده باشد، چرا كه اين اسم در ميان بنى اسرائيل رايج
بود؛ و در ميان جماعت عزرا نيز كسى بدين نام وجود داشت[5]
و انتساب ياد شده را نيز كسى تاكنون انكار نكرده كه خود نشان از صحت آن دارد.
بنابراين
عجب نيست كه قرآن سخنى آورده باشد كه در كتابهاى كهن نيامده و اهل اديان عصر نزول
آن را نشناخته باشند. چنان كه گفتيم قرآن از ميراث انبيا و صدّيقان گزيده آن را با
زبانى اعجابانگيزتر و بيانى هوش رباتر عرضه مىدارد و لذا درباره قصههاى مريم
صديق فرمود: «ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ»[6]
اين از خبرهاى غيب است كه بر تو وحى مىكنيم.
چرا
كه داستان مريم در كتب پيشينيان درهم و دگرگون آمده، اما در قرآن پاكيزه و پيراسته
عرضه شده است.