اسم الکتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 103
آسا
برافراشتيم، و چنان پنداشتند كه كوه بر سرشان فرو خواهد افتاد. [و گفتيم:] آنچه را
كه به شما دادهايم به جد و جهد بگيريد و آنچه را در آن است به ياد داشته باشيد،
شايد كه پرهيزكار شويد.
در
اين آيهها جز كنده شدن قطعهاى بزرگ از بلنداى كوه در پى يك لرزش يا زلزله ديده
نمىشود، كه ايشان در حالى كه بر دامنه كوه گرد آمده بودند به چشم خود ديدند كه به
سمت پائين سرازير شد و غلتيد تا در وسط راه به شكل عمودى ايستاد، در حالى كه به
سمت ايشان متمايل شده بود و لذا گمان بردند كه بر سرشان فرود خواهد آمد. و اين
همزمان با تعهّد ايشان مبنى بر عمل به دستورات تورات بود. و شايد اين تصادف زمانى
به دليل حكمت بالغه خداوندى بود تا نشانههاى آفرينش را بديشان بنماياند و وجدان
انسانها را به جانب ناتوانىشان در برابر اراده خداى قادر حكيم متوجه سازد.
اين
از سنخ معجزهنمايى خداوند به دست پيامبران به منظور بيدار سازى وجدانهاست و نه
اجبار بر تسليم و فرمانبرى.
اين
اندازه كه در اين آيهها آمده با آنچه در عهد عتيق آمده توافق دارد؛ در سفر خروج
مىخوانيم:
«پس
موسى از كوه نزد قوم فرود آمده قوم را تقديس نمود و رخت خود را شستند. و به قوم
گفت در روز سيم حاضر باشيد و به زنان نزديكى منماييد. و واقع شد در روز سيّم به
وقت طلوع صبح كه رعدها و برقها و ابر غليظ بر كوه پديد آمد و آواز كرّناى بسيار
سخت؛ به طورى كه تمامى قوم كه در لشكرگاه بودند بلرزيدند. و موسى قوم را براى
ملاقات خدا از لشكرگاه بيرون آورد و در پايان كوه ايستادند. و تمامى كوه سينا را
دود فرو گرفت زيرا خداوند در آن آتش بر آن نزول كرد و دودش مثل دود كوره بالا
مىشد و تمامى كوه سخت متزلزل گرديد. و چون آواز كرّنا زياده و زياده سخت نواخته
مىشد موسى سخن گفت و خدا او را به زبان جواب داد.»[1]
در
جاى ديگرى آمده:
«و
جميع قوم رعدها و زبانههاى آتش و صداى كرّنا و كوه را كه پر از دود بود