فرهنگهاى
مختلف، قوانين مختلف اجتماعى، سياسى و اقتصادى مطالعه كند، بعد خوبترين را انتخاب
و برگزيند و تحويل جامعه خودش بدهد، پس از ديد آنها اسلام عبارت است از يك سرى
احكام و قوانين در ابعاد مختلف سياسى، اجتماعى و اقتصادى كه به طور گزينشى از
بهترينهاى جهان آن روز جمع شده است و به اين شكل عرضه شده است. از يك طرف پيغمبر
را به نبوغ تعريف مىكنند و از طرف ديگر اينجور حرفها را مىزنند.
پاسخ
به شبهه مذكور
پيغمبر
صلى الله عليه و آله و سلم مىگويد: إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى
(نجم/ 4) اين سخن بجز وحيى كه وحى مىشود، نيست. اگر يك انسان با نبوغ و با كمال
اين چنينى است كه شما به عنوان يك انسان فرهيخته او را مىشناسيد، هرگز حاضر نيست
كه دروغ بگويد يا سر كسى كلاه بگذارد! ما يك قانونى داريم كه در جهان خيلى كاربرد
دارد، ولى اسلام نمىپذيرد و آن اين است كه هدف، وسيله را توجيه مىكند. مىگويند:
نعوذ بالله، پيامبر از همين قانون استفاده كرده است، وقتى هدف عالى باشد، دروغ هم
اشكالى ندارد. ولى اسلام با اين قانون مخالف است، هدف وسيله را توجيه نمىكند،
اسلام منطقش اين است كه از راه باطل نمىشود يك حقى را ثابت كرد.
شخصى
خدمت امام صادق عليه السلام عرض كرد: يابن رسول الله! من درد و نفخ شكم دارم، به
من تجويز كردهاند براى آرامش معده مقدارى خمر بنوشم. حضرت پاسخ دادند: «ما جعل
الله فى الحرام شفاء». ما اين سخن را كه هدف، وسيله را توجيه مىكند، قبول نداريم
اين حرف يعنى چه؟ اگر باطل است، يعنى سست است، چطور شما از پله سست مىخواهيد
برويد بالا؟ اسلام قبول ندارد و اساسا اين مسائل براى ما واقعا تعجبآور است كه
كسى خيال كند، بزرگان ما چنين رفتار مىكنند يا كسانى چنين ادعايى كنند، بله احمد
جويبارى از اين كارها مىكند، ولى خداوند زود مفتضح و رسوايش مىكند. خداوند
مىفرمايد: وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ لَأَخَذْنا
مِنْهُ بِالْيَمِينِ (الحاقه/ 44- 45) اگر كسى بر ما افترا بزند بيخ
گردنش را مىگيريم خوردش مىكنيم، مگر كسى مىتواند به خدا افترا ببندد. پس اينها
يك سرى شبهاتى است كه از سوى افراد بزرگى به عنوان مستشرقين زده شده است.
بررسى
شبهه تحريف وحى
شبهات
ديگرى از اين قبيل نيز مطرح مىكنند و مىگويند! بر فرض كه به پيغمبر وحى مىشده
است، اما وحى گاهى مورد دستبرد قرار مىگرفته است؛ مثلا همان قصه ابن سهل را