خداوند
سبحان مىفرمايد: هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ
يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ
الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ
(جمعه/ 2) «كسى كه در ميان مادرزادگان (بىبهرگان از وحى) فرستادهاى از خودشان
برانگيخت، حال آنكه آيات او را بر آنان مىخواند و پاكشان مىگرداند و كتاب و
حكمت بديشان تعليم مىدهد و گرچه آنان همواره پيش از آن در گمراهى آشكارى
بودهاند.»
هرچند
آيه اشاره به رسول مكرم اسلام صلى الله عليه و آله و سلم است، ولى وظيفهاى را كه
بيان مىكند، وظيفه همه انبياء است. در اين آيه به سه مطلب اساسى اشاره مىكند و
اين سه چيز را بعد از يَتْلُوا عَلَيْهِمْ بيان
مىنمايد: 1- تزكيه؛ 2- تعليم كتاب؛ 3- تعليم حكمت.
تزكيه:
تزكيه به معناى پاك شدن و ايجاد رشد و نمو است؛ يعنى پاكى توأم با رشد. همچنان كه
زكات علاوه بر تطهير، رشد هم هست. پيامبران ناپاكىها را زدوده و سپس انسانها را
رشد مىدهند، چرا كه انديشه پاك از درون پاك برمىخيزد. انبيا سعى مىكنند افراد
را از نظر فكرى رشد و ارتقا دهند و قدرت فكر و انديشه از ويژگىهاى انسان است و
هيچ موجودى اين ويژگى را ندارد و تنها اين وديعه الهى شايسته انسان است كه
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ
فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ
إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولًا (احزاب/ 72) «ما همواره امانت (الهى
و بار تكليف) را بر آسمانها و زمين و كوهها نمايش داديم، پس از خيانت در آن
سرباز زدند و از آن با بزرگ داشتن هراسناك شدند. پس انسان به آن خيانت كرد. همواره
او كانون ستم و نادانى بوده است.» اينكه مىگويد انسان به خودش ستم كرد:
كانَ ظَلُوماً جَهُولًا»
چون
انسان خود را نمىشناسد، پس به خودش ستم مىكند. اگر انسان خود را بشناسد كه او
بزرگترين مستودع الهى است، به خود افتخار مىكند و اينكه انسان همه همتش، بطنش
باشد (همُّه بطنُه)، اين قرار گرفتن در رديف بهايم و حيوانات است. پس اى انسان جهل
خود