مكتب سوم،
مكتب تأويلگراست كه پيروان اين مكتب بيشتر از بين فلاسفه و عرفا هستند و به بطن
قرآن توجه دارند. اينان قرآن را به گونهاى تفسير مىكنند كه هيچ هماهنگى بين ظاهر
و باطن نيست. بهطور كلى روش اين مكتب تفسيرى بين عموم مسلمانان ناپسند است و
برداشتهاى آنان به عنوان كشف مقصود خداوند حجيتى ندارند.
در
اوايل قرن سيزدهم كه ابزارهاى فهم فزونى يافت و نيازها گسترده و پيچيده شد، رويكرد
جديدى به تفسير قرآن حس شد و آن رويكرد با عنوان مكتب تفسير عصرى مطرح شد. اين
مكتب مىكوشد تا چهرهاى نو و متناسب با نيازهاى زمان از قرآن به مردم نشان دهد.
اين مكتب چهار گرايش عمده دارد كه عبارتند از گرايش علمى، اجتماعى، سياسى و عقلى
افراطى كه برخى از مفسران در اين گرايشها از حد اعتدال خارج شده و دچار تفسير به
رأى شده اند.