(م 210 ق)
نحوى و لغوى بزرگ و كتابهاى زيادى كه تحت نام اعراب القرآن نوشته شده است. (همان،
ص 332- 308)
3-
مكتب تأويلگرا
سومين
مكتب مهم در تفسير قرآن، مكتب تأويل گرايى يا باطنى است كه از ظاهر قرآن دست كشيده
و به باطن آن توجه نمودهاند. اين مكتب بيشتر بين عرفا و فلاسفه رواج دارد، چراكه
اهل عرفان خود را خواص و برخى سرشناسان خود را خواص الخواص مىدانند و معتقدند راه
آنان براى دريافت مطالب و اسرار نهفته براى همگان پوشيده است. از طرف ديگر قرآن
مفاهيم بلند و گستردهاى در بطن خود دارد كه روايات فهم آنها را مخصوص خواص
دانسته است. (عياشى، 1380، ج 1، ص 11 و مجلسى، ج 75، ص 278، به نقل از معرفت،
1380، ص 368) از اين رو، عرفا اين معانى باطنى را به شيوه رمز و اشاره بيان
مىكنند. برخى از خصوصيات كلى تفاسير عرفانى عبارت است از: توجه به تأويل قرآن؛
واردات قلبى از طريق تداعى معانى و عدم تقيّد به اصول ادبى و قواعد لغت.
معروفترين
تفسيرهاى عرفانى
به
خاطر اختلاف ذوقها، دريافتها و تعبيرها، تفسيرهاى عرفانى بسيار ناهماهنگ هستند و
هر يك ساز خود را مىزنند. برخى از مهمترين تفاسير عرفانى عبارتند از:
الف-
تفسير تسترى: اين تفسير كه بر مبناى تأويل است، در قرن سوم هجرى به دست ابومحمد
سهل بن عبدالله تسترى (م 283 ق) آغاز شد و به تدريج روش او ميان صاحبدلان و اهل
ذوق رواج يافت. وى تنها به تفسير آياتى پرداخته كه تأويل در آنها راه داشته يا به
نظر وى قابل تأويل بوده است و در موارد بسيارى ابتدا معانى ظاهرى آيات را بيان
كرده و بعد اشارت و رمز آن را آورده است.
ب-
حقائق التفسير: ابوعبد الرحمان، محمد بن حسين بن ازدى سُلمى (م 412 ق) اين تفسير
را به گونهاى نگاشته است كه از مهمترين تفاسير اهل تأويل و سرشارترين منبع براى
تفسيرنگاران پس از وى بر مشرب اهل عرفان به شمار مىآيد. وى از گفتههاى تفسيرى
ابن عطا و روايات منقول از امام صادق عليه السلام بهره گرفته و در كنار آن به
اقوال مشايخ بزرگ صوفيه و اهل عرفان استناد جسته است. سلمى به معانى باطنى (تأويل)
پيش از معانى ظاهرى (تفسير)