مكتب تفسيرى
او انحراف شديدى وجود داشت و پس از او در بصره زمينه براى رشد بسيارى از بدعتها و
انحرافهاى فكرى و عقيدتى به ويژه در مسائل دين و امامت و عدل فراهم شد.
1-
مدرسه شام: اين مدرسه توسط ابو الدرداء عويمر بن عامر خزرجى بنا نهاده شد و شمارى
از تابعان بزرگ مانند سعيد بن مسيب، علقمة بن قيس، سويد بن غفله، جبير بن نفير،
زيد بن وهب و ابو ادريس خولانى تربيت شدند. (معرفت، همان، ج 1، ص 300- 295)
ويژگىهاى
تفسير تابعان
تفسير
در عهد تابعان ويژگىهايى دارد كه از چند جهت آن را از تفسير صحابه ممتاز مىكند.
1-
گستردگى: تابعان به ابعاد گوناگون تفسير پرداخته و در معانى آن از جهات متعدد بحث
كردهاند. در اين عهد، تفسير شامل جنبههاى ادبى، واژهشناسى در ابعاد وسيع، بررسى
تاريخ امتهاى پيشين و معاصر نزول قرآن، تاريخ سرزمينهاى همسايه، بررسى زبان و
لهجههايى كه به نحوى به قرآن مربوط مىشدند، بحثهاى كلامى آن زمان و امثال آن
مىشود.
2-
شكل يافتن، ثبت و تدوين تفسير: در اين دوره تفسير به صورت منظم و مرتب و ثبت شده
در ابواب خاص و به صورت مدون آغاز شد؛ بدينصورت كه يكى از تابعان، قرآن را از
آغاز تا پايان نزد استاد خود مىخواند و در هر آيه درنگ مىكرد و از او درباره آيه
و معانى آن مىپرسيد و مقاصد و اهداف آيه را از او جويا مىشد و تا آن را در دفتر
يا لوحى كه با خود داشت ثبت نمىكرد، از آن آيه نمىگذشت.
3-
اجتهاد و اعمال نظر: اجتهاد مهمترين ويژگى اين دوره است. نخستين مدرسهاى كه
اجتهاد و اعمال نظر را براى استنباط معانى قرآن آغاز كرد، مدرسه مكه بود كه توسط
ابنعباس بنا شده بود و پس از آن مدرسه كوفه بود.
4-
رواج اسرائيليات: در اين دوران، بسيارى از اسرائيليات وارد تفسير شد؛ به اين دليل
كه تعداد زيادى از اهل كتاب، اسلام آوردند، ولى ذهن آنان همچنان از داستانها و
افسانههاى پيشينيان كه در تورات و ديگر كتابها آمده است، انباشته بود. از طرف
ديگر عامه مردم اشتياق داشتند تا جزئيات آنچه در قرآن به صورت اجمال آمده است را
بدانند، از اين رو به گوش دادن داستانهاى كسانى چون عبدالله بن سلام، كعب
الاحبار، وهب بن منبه، عبدالملك بن جريح و چند نفر ديگر روى آوردند. (همان، صص
413- 400)