كه يوسف را
از چاه در آورد، مالك بن دعر، برادرزاده حضرت شعيب و نام عزيز مصر، قطفير بود و
موارد فراوان ديگر مانند نام ملكه سبا و مادر موسى عليه السلام و اصحاب كهف و نام
آزر و حتى جنس نعلين موسى عليه السلام ... ذكر شده است.[1]
همچنان
كه اطلاعات مكانى مانند خلقت حضرت آدم ميان مكه و طائف، به چاه افكندن يوسف در
محلى به نام دوثن، ميان مصر و مدين، رفتن تمليخا، يكى از اصحاب كهف، پس از بيدارى
به شهرى به نام افسوس، ... آورده مىشود.[2]
همچنين اشارتهايى به زمان برخى رويدادها مانند اينكه توجه ابراهيم عليه السلام
به ماه و خورشيد و اينكه آنها را رب خود ناميد و سرانجام فرمود «انى لااحب
الآفلين» در 17 سالگى آن حضرت بوده است، ميقات موسى عليه السلام با پروردگار سى
روز ذى قعده و ده روز نخست ذى الحجه بوده است، عيسى به هنگام مبعوث شدن سى سال
داشت، يهود نود سال تحت اسارت بختالنصر بود تا آنكه كوروش همدانى آنها را نجات
داد. نوح 800 سال پس از آدم به نبوت مبعوث شد و 950 سال زندگى كرد و ابراهيم 1242
سال پس از نوح به رسالت برگزيده شد[3] و موارد
متعدد ديگر مشاهده مىشود.
اين
تفسير به سبب اختصار تا حد زيادى از اسرائيليات در امان مانده است؛ اما نشانههايى
از اين افسانهها را در اقوالى مانند اينكه زمينهاى هفتگانه بر آب و آب بر ماهى
و ماهى بر صخره و صخره بر دو شاخ گاو و آن دو بر «ثرى»، خاكى كه فقط خدا مىداند
زير آن چيست، قرار دارد (طه/ 6) و يا داستانهايى كه با عصمت انبياء ناسازگار است
و در بحث كلامى خواهيم آورد و يا اينكه گنج پنهان در جريان ملاقات موسى و خضر
لوحى زرين بود كه بر آن نوشته شده بود: «بسم الله الرحمن الرحيم ...» (كهف/ 82) و
... مىتوان يافت.
دسته
دوم از گزارشهاى تاريخى، در رابطه با آداب و رسوم عرب پيش از مبعوث شدن حضرت محمد
صلى الله عليه و آله و سلم است. در اين زمينه به مسائلى چون تعدد زوجات بى حد و
حصر، ازدواج بدون مهريه، به ارث بردن همسر پدران، جمع ميان دو خواهر در ازدواج،
قوانينى كه درباره
[1] . به ترتيب ذيل آيات: اعراف/ 189؛ الانعام/ 30؛ آل
عمران/ 54؛ يوسف/ 19؛ النمل/ 23؛ مريم/ 5؛ الكهف/ 18؛ طه/ 12.
[2] . به ترتيب ذيل آيات: الاعراف/ 11؛ يوسف/ 19؛
الكهف/ 18.
[3] . به ترتيب ذيل آيات: الانعام/ 78؛ الاعراف/ 142؛
آل عمران/ 46، 49؛ المائده/ 110؛ الاسراء/ 5؛ الحديد/ 26.