پرسشهاى
پرسشگران از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و امامان معصوم عليهم السلام
باز تابيده است، گاه موجب ترديد در حقانيت اين كتاب و گاه مانع سر سپارى و تسليم
در پيشگاه آن شده است. در ميراثهاى روايى ما شمارى از اين قبيل پرسشها از امامان
انديشه و سخن ضبط شده است. مواردى كه با پاسخگويى آنان به گشادسينگى، ديده پرسشگر
روشن شده و وى راه يافته است.
مرحوم
معرفت در اينباره در مرتبه اول متوجه عملكرد معصومان عليهم السلام است؛ از آن
جمله است، روايتى كه صدوق با سند خويش به ابو معمر سعدانى آورده است:
مردى
نزد اميرمؤمنان على بن ابيطالب آمد و گفت يا اميرالمؤمنين من در كتاب خدا شك
كردهام، حضرت پرسيد، چگونه در كتاب منزل الهى ترديد نمودهاى؟ گفت چنين يافتم كه
پارهاى از آن پارهاى ديگر را تكذيب مىكند. حال چطور شك نكنم؟ حضرت فرمود قرآن
هر تكهاش تكههاى ديگر را تصديق مىكند، نه تكذيب! اما تو از آنجايى كه خردى
سودمند ندارى (متوجه اين مسأله نمىشوى) بپرس آنچه از كتاب خدا در آن شك دارى.[1]
آنگاه
وى موارد شك خود را پرسيد و امام يكيك پاسخ گفت.
برخى
از شاگردان ابى اسحاق كندى (كه مشغول تأليف كتابى درباره تناقضات قرآن بودند) نزد
امام حسن عسكرى عليه السلام آمدند، امام فرمود: ميان شما كسى نيست كه استادتان را
از اين عمل باز دارد گفتند: چگونه به او اعتراض كنيم؟! حضرت فرمودند: آنچه بگويم
انجام مىدهى؟ گفت بله. فرمودند نزد وى برو و بعد از ادب و ملاطفت بسيار به او بگو
آيا ممكن است متكلم به اين قرآن به تو بگويد من از اين كلام چيزى غير آنچه تو
مىفهمى اراده كردهام؟ شايد وى اين كلام را براى غير آنچه تو برداشت كردهاى وضع
كرده باشد! شاگرد چنين كرد. ابن اسحق فرصت تأمل خواست و بعد از تفكر بسيار آن را
احتمالى وجيه يافت. به شاگرد گفت: اين مطلب را از كجا دانستى؟ وى گفت: به قلبم
خطور كرد به تو عرضه كردم. ابن اسحق گفت: مثل تويى به امثال اين مطالب راه ندارد.
شاگرد گفت: ابو محمد مرا به اين
[1] . أبى مَعْمَرٍ السَّعْدانِى قال أنَّ رَجُلا أتَى
أميرالمُؤمنينَ عَلى بْنَ أبى طالبٍ عليه السلام فَقالَ: يا أميرالمؤمنينَ، إنّى
شَكَكْتُ فى كتابِ اللهِ الْمُنْزَلِ قالَ و كيفَ شَكَكْتَ فى كتابِ اللهِ؟ قال:
لأنّى وَجَدْتُ الكتابَ يُكَذِّبُ بَعْضُهُ بعْضاً فَكَيْفَ لا أشُكُّ فيهِ، فقالَ
على بنُ أبى طالبٍ عليه السلام: إنَّ كتابَ اللهِ ليُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً ولا
يُكَذِّبُ بَعْضُهُ بعْضاً ولكنَّكَ لمْ تُرْزَقْ عقلا تَنْتَفِعُ به فَهَاتِ ما
شَكَكْتَ فيهِ( صدوق، بى تا ص 254، ح 36)