- فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ
لَهُمْ عَدُوًّا (قصص/ 8)
استعاره تبعيه است. «لام عاقبت» است. خاندان فرعون او را (حضرت موسى ع) را از آب
گرفتند؛ اما عاقبت الأمر، مايه حزن و دشمنى براى فرعونيان شد.
-
فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ
(نحل/ 112) استعاره مجرده است كه مقترن با چيزى است كه ملايم و مناسب مستعارله
است. (لباس) براى (الجوع) عاريت آمده و به چيزى كه مناسب مستعارله است (أذاقها)
مقترن شده است. (براى تفصيل بيشتر ر. ك: معرفت، همان، ص 415- 404)
كنايهها
و تعريضهاى لطيف و ظريف
استاد
در اين بحث به نظريات سيوطى (1429 ق، ج 2، صص 96 و 93) اكتفا نموده است، اما با يك
نظم و نسق منطقى به استقبال اين بحث رفته است. بعد از تعريف كنايه و تعريض و بيان
تفاوت آنها، شواهد لازم را بيان مىكنند؛ مانند: آيه 12 ازسوره مباركه «حجرات» كه
خوردن گوشت مردار برادر را كنايه از غيبت كردن آورده است. (همان، ج 5، صص: 429-
416)
نكات
ظريف و بديع
آخرين
موردى كه استاد آن را به عنوان دليلى بر اعجاز بيانى قرآن معرفى مىكند، وجود نكات
ظريف و بديع در قرآن است.
الف-
التفات: بارزترين نمونه التفات در سوره مباركه «فاتحه» است، در اين سوره، بنده پس
از ذكر خداوند و صفات او كه هر كدام شدت اقبال به سوى او را برمىانگيزاند؛ تعابير
به شكل «غايب» آمدهاند، اما در آيه چهارم، تعبير به شكل «خطاب» مىشود كه نشان دهنده
برترى رتبه «عبادت» است. انسان نظير خود را حمد مىكند، اما عبادت نمىكند؛ و در
آيه أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ ذِكر منعم و نسبت دادن انعام
به اوست؛ و در آيه غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ با
صراحت غضب را به او نسبت نمىدهد، در ادامه استاد به اقسام التفات اشاره مىكند.
(معرفت، همان، ج 5، صص 448- 434)
ب-
ايجاز
اقتطاع:
حذف برخى از حروف كلمه به جهت تخفيف و تسهيل در ادا و رعايت فواصل آيات.
وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ (فجر/ 4)