قاضى سعيد قمى و نظريه روح معنا در تفسير متشابهات قرآن
حامد
شيواپور
استاديار
و عضو هيأت علمى مركز مطالعات قرآن در دانشگاه مفيد
چكيده
متشابهات
قرآن از مباحث مهم در علوم قرآنى است كه يكى از ابعاد آن، مفردات متشابه قرآن است.
در تبيين اين مفردات، چهار ديدگاه اصلى وجود دارد: ديدگاه اهل ظاهر، نظريهى
اشتراك لفظى، نظريهى حقيقت و مجاز و نظريهى روح معنا. طبق نظريهى روح معنا
الفاظ براى ارواح معانى وضع شدهاند و خصوصيات مصاديق در معناى آنها در نظر گرفته
نشده است. از اين رو، كاربرد آنها مىتواند در مصاديق معقول نيز حقيقى باشد؛
بنابراين، الفاظ متشابهى كه در قرآن به كار رفتهاند در مصاديق مجرد و معقول به
نحو حقيقى و نه مجازاً استعمال شدهاند.
اين
ديدگاه كه نخستين بارغزالى آن را طرح كرده است، پس از او در آثار بزرگان فرهنگ
اسلامى تا روزگار ما پيوسته مطرح بوده است و بهويژه بزرگانى چون ملاصدرا، فيض
كاشانى، حكيم سبزوارى، علامه طباطبايى و امام خمينى از آن سخن گفتهاند. در اين
پژوهش، بهطور خاص تبيين قاضى سعيد قمى از اين ديدگاه بررسى مىشود.
كليد
واژگان: آيات متشابه، الفاظ متشابه، نظريهى حقيقت و مجاز، نظريهى روح
معنا، قاضى سعيد قمى.