زبان
را به لحاظ كلى مىتوان از يك نظر به شفاهى يا گفتارى و كتبى يا نوشتارى تقسيم
كرد. يكى از گونههاى زبان شفاهى و گفتارى زبان خطابهاى است؛ يعنى سبكى از كلام
كه در ميان خطيبان و سخنوران رايج است. زبان را از نظر ديگر مىتوان به عرف عام و
عرف خاص تقسيم نمود. اين مقاله در صدد بررسى اين نظريه آيتالله معرفت است كه زبان
قرآن زبان گفتارى و خطابهاى است. او در بعضى از تعابير زبان قرآن را به عرف عام و
در بعضى تعابير به عرف خاص مىداند و البته ميان اين دو تعارضى نمىيابد و جمع
مىكند. او در اواخر عمر زبان قرآن را گفتارى و به عبارت دقيقتر خطابهاى معرفى
مىكرد. البته باز چنان مىنمايد كه او تعارضى ميان زبان عرف خاص و زبان خطابهاى
نمىيابد. بههرحال برخى از مهمترين ويژگىهايى كه وى براى زبان خطابهاى
برشمرده، عبارت است از: تكيه بر معهودات ذهنى مخاطبان، وجود التفات و انتقال و ذكر
قضاياى خارجى در آن.
كليدواژهها:
زبان قرآن، زبان گفتارى، زبان نوشتارى، زبان خطابهاى