معصوم از
علماى تفسير نقل شده است، مىآوريم، مشروط به اينكه با محتواى قرآن هماهنگ باشد و
در معنا شبيه روايات امامان باشد. (فيض كاشانى، بى تا ج 1، ص 75) آيتالله معرفت
از نه تفسير روايى شيعه و سنى نام مىبرند كه فاقد سند است و مىفرمايد: قريب به
اتفاق اين روايات در ميزان اعتبار، وزنى ندارند، زيرا سند آنها ضعيف يا مرسل است
و يا مقطوع السند است و يا مفاد آن با اصول عقايد و مبانى شريعت ناسازگار است.
گذشته از آن، احياناً با علم يا عقل سليم نيز مخالف است. تمامى اين جهات موجب
مىشود تا صدور چنين احاديثى از ائمه اهل بيت عليهم السلام بعيد به نظر برسد، زيرا
ساحت قدس آن بزرگواران از انتساب اينگونه اخبار ناهمگون پاك و منزه است. (معرفت،
1385، ج 1، ص 462) ايشان سپس به نمونههايى از اين تفاسير توجه دادهاند. (همان، ص
463- 467) در عين حال روايات صحيحهاى نيز بيان شده است كه به آنها استناد
كردهاند.
جمع
بندى و نتيجهگيرى
تبيين
و تفسير برخى از آيات قرآن از بدو نزول آيات قرآن در ميان مسلمانان محسوس بود.
مسائلى مانند صفات جمال و جلال خداوند، اسرار خلقت انسان، ماهيت انسان و بسيارى از
موضوعات ديگر كه در قالب الفاظ و تعبيرهاى كنايى و استعارى در قرآن آمده است
نيازمند توضيح و تفسير بود؛ بنابراين خداوند براى تبيين آيات قرآن رسول گرامى خود
را به مردم معرفى نمود. خداوند در دو آيه تعليم و تفسير كتاب را بر عهده پيامبر
قرار داد. از اين رو، آنچه به ما رسيده است رواياتى از پيامبر در تفسير برخى آيات
است. در گذر زمان و تحولات شيوههاى تفسير يكى از شيوههاى فهم تفسير قرآن تفسير
قرآن به قرآن است؛ در اين نوشتار نقش احاديث در اين شيوه تفسيرى بيان گرديد و به
اين نتيجه دست يافتيم كه اگرچه اين روايات مىتوانند در تفسير قرآن به قرآن كمك و
مؤيد باشند اما به تنهايى نمىتوانند مفسر و مبين قرآن باشند و به تفسيرهاى روايى
اشكالات قابل ملاحظهاى وارد است كه نمىتوان به راحتى از كنار آنها گذشت.