در تفسير،
منكر استفاده از هر روايتى نيستند، آنان اخبار آحادى را رّد مىكنند كه شاهد بر
معنا نداشته باشد، برخلاف ظاهر باشد و قرينهاى نداشته باشد و بخواهيم با تعبد به
روايت، برخلاف ظاهر كلام، معنايى را به قرآن نسبت دهيم.
بنابراين،
اگر كسانى مانند علامه طباطبايى، درآخر هر بخش روايات تفسيرى را آوردهاند، به اين
معنا نيست كه نظريه خود را نقض كردهاند. آنان به اين دليل روايات را ذكر كردهاند
كه شاهد و قرينهاى بر تفسير دانسته و يا در نظرايشان قرينهاى بر صحت ازمتن كلام
داشته است كه، در اين صورت نقض كلام نيست. يا گاه روايتى را از جهت دلالت آن بررسى
مىكند و برقرآن عرضه مى دارد، صحت و سقم آن را نشان دهد.