سؤال: اين
همه روايات در مورد اماء و عبيد داريم و ائمه هم تاييد مىكردند و اينها دليل بر
اين است كه اسلام معتقد به اماء و عبيد بوده و هست، اسلام آن را مىپذيرد و بعد
كمرنگش مىكند.
پاسخ:
قرآن بيانى ندارد كه اسير را رق كنيد و پيامبر چنين كارى نكرده است.
سؤال:
با وجود اين، آيا ملك يمينى كه در آيات هست مصداق دارد؟
پاسخ:
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مقدارى مماشات كرد تا بعد آرام آرام زمينه را
براى از بين بردنش فراهم نمود. اينكه دختران و پسران را از كشاورزانى كه
نمىتوانستند ماليات پرداخت كنند از كرمان به شيراز بياورند و بفروشند، اين بازى
با دين است و در اسلام ريشه ندارد و خيلى مرتكب اين خلافها شدهاند.
سؤال:
آيا به كسى كه مىگويد: من علاقه دارم مسلمان شوم، ولى نمىتوانم شراب را ترك كنم؛
مىتوان گفت: مسلمان باش و شرابت را بخور و بعد آرام آرام ترك كن؟
پاسخ:
بگو حالا مسلمان شو، ولى نگو كه شراب را بخور.
سؤال:
نسخ تعليقى، آيا به معناى دخالت عنصر زمان و مكان است كه امام فرمودند؟
پاسخ:
بلى.
سؤال:
عبيد در نگاه دين كه متاع نيست، از اين رو لقمان حكيم با آن عظمت رق بود.
پاسخ:
ممكن است كسى ظلم كرده باشد، ولى انسان هيچگاه متاع نمىشود، از اين رو مىبينيد
وقتى زيد بن حارثه را حضرت خديجه عليها السلام به پيامبر صلى الله عليه و آله و
سلم بخشيد، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم او را آزاد كرد و عملا پيامبر صلى
الله عليه و آله و سلم نپذيرفت و اينكه آزاد كردن به حسب ظاهر است.
سؤال:
اينكه فقها گفتهاند سه راه وجود دارد بكشند، آزاد كنند و اسير بگيرند، سه راه
منطقى و عقلى است، زيرا اگر آزاد كنند كه برمىگردد و شمشير مىزند، بكشند كه درست
نيست، پس بايد اسير بگيرند و ادّلالدليل على امكان الشىء، وقوع الشىء است.
پاسخ:
اسير گرفتن ربطى به برده كردن ندارد و بحث برده و رق كردن است نه اسير گرفتن.