ظاهرش اين
است كه اين عادت را پذيرفته است؛ ولى با كمى دقت، روشن مىشود كه مطرح كردن اين
عادت براى ريشه كن كردن آن است؛ اما نه در كوتاه مدت، بلكه در دراز مدت؛ تا اينكه
زمينه فراهم شود و اين عادت به كلى برداشته شود، به اينگونه موارد نسخ تمهيدى
مىگوييم؛ يعنى نسخ شده است؛ اما به اين معنا كه زمينه فراهم شده براى اينكه اين
عادت به كلى برداشته و ريشهكن شود. چون اين كار، زمينه فراهم كردن است، به آن
تمهيدى مىگوييم. مثال بارز آن يكى آيه 34 سوره نساء[1]
است كه قرآن به مرد صريحاً حق مىدهد كه چنانچه زن نافرمانى كرد، او را بزند. خوب
اين زدن يك عادت جاهلى بوده و در همه جهان آن روز و همه جوامع بشرى آن روز، اين
عادت جارى بوده است و امروز هم هست و حتى امروزه طبق گزارش آمارى، در انگلستان،
بزرگترين مشكلى كه در جامعه انگلستان مطرح است، زدن همسر توسط شوهر است و اين
عادت زشتى است كه جامعه انگلستان و جوامعى را كه يك مقدار عقب افتاده هستند، تهديد
مىكند؛ تلويزيون چند روز پيش با يكى از عشاير بختيارى مصاحبه مىكرد. مىدانيد
زنان عشاير چقدر زحمت مىكشند. بعد سؤال كرد كه آيا شوهران شما، شما را مىزنند؟
گفت: آرى، پرسيد: چطور شما را مىزنند؟ گفت: اگر ما را نزنند كه آدم نمىشويم. اين
يك واقعيتى است. حالا شما سراغ عشاير نرويد، در همين شهرها هم هست. زدن واقعيتى
است كه مرد خيال مىكند، اين حق را دارد.
در
چنين شرايطى اسلام مىخواهد با اين عادات جاهلى مبارزه كند و آن را بردارد. از اين
طريق وارد مىشود كه اولا مقدارى طرف آرام شود، وقتى آرام شد، سخت مىگيرد كه ديگر
نتواند حركت كند، اين خود يك سياست است. آيه آمد و بيان كرد كه ما به مرد اجازه
مىدهيم كه در مقام تأديب زن را بزند تا اين را گفت؛ همهمردها خوشحال شدند و
زنها ناراحت شدند. به تعبير امروز تظاهرات كردند و پيش پيامبر آمدند كه يا رسول
الله اينها تا حالا مجوّز نداشتند و ما را كتك مىزدند، حالا كه مجوّز هم پيدا
كردند؛ حضرت فرمودند: اين خيالهاى خام را نكنيد، اين ضربى كه اينجا گفته است،
شرطش اين است كه «غير مولمٍ و