ظاهرا
آنها دو دعا بودهاند كه- بر فرض درستى روايت- پيامبر صلّى اللّه عليه و آله گاهى
آن را در قنوت مىخوانده است و ابىّ آن دو را در آخر مصحفش ثبت كرده بود،
همانگونه كه- معمول بوده- برخى دعاها را در آخر مصحفها مىنوشتند. اما اينكه
واقعا معتقد باشد كه اينها دو سوره قرآنند احتمالى است بعيد، به خصوص كه نظمشان
مناسب نظم قرآن نيست؛ مسألهاى كه بر دانشمند برجستهاى مثل ابىّ مخفى نمىماند.
«ابو
عبيد» از «ابن سيرين» روايت مىكند: «ابى بن كعب در مصحف خود فاتحة الكتاب،
معوّذتين، اللّهمّ انّا نستعينك و اللّهمّ ايّاك نعبد ... را نوشت، ولى ابن مسعود
اينها را ننوشت و عثمان تنها فاتحة الكتاب و معوذتين را نوشت.»
ابن
مسعود هيچيك را ثبت نكرده بود چون سوره حمد را معادل همه قرآن مىدانست نه بخشى
از آن و معوذتين را- مثل حفد و خلع- بهعنوان دو دعا مىشناخته است.[2]
اما
هيأتى كه از طرف عثمان مسؤول توحيد مصاحف بودند، آنچه را كه قرآن بود در مصحف ثبت
كردند و غير آن را رها ساختند. كار اين گروه نشان مىدهد كه دعا بودن «حفد» و
«خلع» خيلى معروف بوده است.
13-
تنها يكچهارم سوره برائت باقى مانده!
«سيوطى»
مىنويسد: «مالك گفته: اول آن سوره (برائت) چون ساقط شد، «بسم الله» هم با آن ساقط
گشت، چون ثابت شده كه سوره برائت به درازى سوره بقره بوده است.»[3]