خداوند
متعال در اين آيات كوتاه، نابودى نيرومندترين ستمگرانى را به تصوير مىكشد كه
تاريخ گذشته عرب به ياد دارد. عاد ارم- كه همان عادهاى نخستين هستند- از نژادهاى
كهن عربند كه پيشاز اسلام، از ميان رفتهاند،[2]
پس آيات از گذشتهاى سخن مىگويد كه در درازناى تاريخ گم شده و نشانههاى آن، كم و
بيش محو شده است.
عادها
نژادى از عرب بودند كه در سرزمين احقاف اقامت كرده بودند. اين منطقه از تلماسهها
و تپههاى شنى به وجود آمده بود و در جنوب جزيرة العرب، ميان حضرموت و يمن قرار
داشت. آنان چادرنشينانى بودند كه خيمههايشان را روى ستونها (عماد) برپا مىكردند
و مردمانى نيرومند بودند كه قدرت كسى همپاى قدرت آنان نبود: «الَّتِي
لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ»؛ يعنى در آن روزگار،
بىمانند بودند.
ابوجعفر
طبرى مىنويسد:
نزديكترين
قول- كه ظاهر تنزيل نيز بر آن دلالت دارد- آن است كه آنان چادرهاى ستونى سيار
داشتند؛ چون در كلام عرب، مفهوم شناخته شده «عماد»، همان پايههاى چوبى است كه
خيمهها بر روى آن برپا
[1] . فجر، 6- 14:« مگر ندانستهاى كه پروردگارت با عاد
چه كرد؟ صاحب[ بناهايى چون] تيركهاى بلند كه مانندش در شهرها ساخته نشده بود؟ و
با ثمود، همانان كه در درّه، تخته سنگها را مىبريدند؟ و با فرعون، صاحب
خرگاهها[ و بناهاى بلند]؟ همانان كه در شهرها سر به طغيان برداشتند و در آنها،
بسيار تبهكارى كردند؛ تا آنكه پروردگارت بر سر آنان تازيانه عذاب را فرو نواخت؛
زيرا پروردگار تو سخت در كمين است.»
[2] . به عربهايى كه پيش از اسلام از ميان رفتهاند و
آثارشان محو شده است، عرب« بائده» يا« عاربه» گفتهمىشود. اين گروه شامل قبايل
عاد، ثمود، عمالقه، طسم، جديس، اميم، جرهم، حضرموت وافرادى مىشود كه با آنان پيوند
داشتهاند. دائرة معارف القرن العشرين، ج 6، ص 232.
اسم الکتاب : قصه در قرآن المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 67