قرآن
براى پافشارى بر اين همانندى در روشها و ابزارهاى انبيا و شيوههاى برخورد مردم،
گاهى به طور فراگير و در يك سياق كلى، مسئلهاى را به پيامبران و امتها نسبت
مىدهد؛ چنان كه در سوره ابراهيم آمده است: «جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ
بِالْبَيِّناتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْواهِهِمْ»[3].
5.
اميدآفرينى در دل پيامبر صلى الله عليه و آله و مؤمنان
انگيزه
قرآن در پى تأكيد بر همسانى سيره انبيا، بياناستوارى و حقانيت ديدگاههاى
پيامبران وپيروزى نهايى آنهاست: «كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ
أَنَا وَ رُسُلِي»[4]،
«وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ»[5]،
از اين رو از هدفهاى مهم قصههاى قرآن، نشان دادن فرجامِ پيروزى پيامبران ونابودى
تكذيبكنندگان است. اين مطلب سبب آرامش خاطر پيامبر و مؤمنان و استحكام موضع آنان
مىگردد: «وَ كُلًّا نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما
نُثَبِّتُ بِهِ
[1] . انعام، 112:« و بدين گونه براى هر پيامبر، دشمنى
از شيطانهاى انس و جن برگماشتيم. آنها براى فريب يكديگر، به هم، سخنان آراسته
القا مىكنند و اگر پروردگار تو مىخواست، چنين نمىكردند، پس آنان را با دروغهاى
ساختگىشان واگذار.»
[2] . زخرف، 6 و 7:« و چه بسا پيامبرانى كه در ميان
گذشتگان روانه كرديم و پيامبرى به سوى ايشان نرفت، مگر اينكه او را به ريشخند
مىگرفتند.»
[3] . ابراهيم، 9:« فرستادگانشان دلايل آشكار برايشان
آوردند، ولى آنان دستهايشان را به نشانه اعتراض، بر دهانهايشان نهادند.» كنايه
از آنكه آنان از روى شگفتى اعتراضآميز، انگشت به دهان گرفتند.
[4] . مجادله، 21:« خداوند مقرّر كرده است كه حتماً، من
و فرستادگانم چيره خواهيم شد.»
[5] . صافات، 173:« هر آينه، سپاه ما پيروز شوندگانند.»
اسم الکتاب : قصه در قرآن المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 30