اسم الکتاب : قصه در قرآن المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 125
يا خير،
بايد توانايىهاى فنى و مهندسى آن روزگار، به ويژه سرزمين ايران در عهد كورش را
بررسى كنيم.
تمدن
بشر در روزگار ذوالقرنين
دكتر
عبدالعليم، استاديار برجسته جغرافيا در دانشگاه ابن سعود مىگويد:
پژوهشهاى
جغرافيايى درباره منطقه سد، كاوشى در حوزه زمينشناسى و اقتصاد است؛ چرا كه
نيازمند شناخت امكانات طبيعى و نيروى انسانىاى است كه ذوالقرنين براى ساختن سد،
به آنها نياز داشته است؛ همچنين كاوشى است درباره گستره تمدن بشرى در آن روزگار.
قرآن مىفرمايد: «فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ
رَدْماً. آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذا ساوى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قالَ
انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً»[1].
طبق اين آيه كريمه، امكاناتى كه كورش براى ساختن سد در اختيار داشته، سه چيز است:
كارشناسى و تخصص ساخت سد، مهندسان سدساز و نظارت بر روند كار. امكاناتى هم كه كورش
از ساكنان منطقه خواسته است، در اين موارد خلاصه مىشود: نيروى كار انسانى، مواد
خام آهن، زغال يا چوب براى گداختن آهنها، مواد خام مس، چند چهارپا براى حمل و نقل
و تأمين تداركات كارگران و مهندسان، از قبيل غذا، نوشيدنى و سرپناه.
در
اين جا اين پرسش مطرح مىشود كه آيا پيشرفت و تمدن ايران در مرتبهاى بوده است كه
مهندسانى كارآزموده براى ساخت سدهاى استوار و طرحهاى بزرگ عمرانى داشته باشد؟
بىترديد، فارسها تمدن ويژه خود را داشتند، اما به گواهى تاريخ، مصر فراعنه [در
آن دوران،] داراى بزرگترين مدرسه معمارى و صنعت بود.
[1] . كهف، 95 و 96:« مرا با نيرويى[ انسانى] يارى
كنيد تا ميان شما و آنها سدى استوار قرار دهم. براى منقطعات آهن بياوريد."
آنگاه كه ميان دو كوه، برابر شد، گفت:" بدميد تا آن قطعات گداخته
شوند." گفت:" مس گداخته برايم بياوريد تا روى آن بريزم."»
اسم الکتاب : قصه در قرآن المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 125