اسم الکتاب : قصه در قرآن المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 109
گذر از تنگه
«داريال»- كه گذرگاهى در ميانه سلسله كوهها بود- به سوى مردمان بىپناه منطقه
يورش مىبردند و آنان پيوسته، در معرض تاراج بربرهاى درندهخو قرار داشتند.
كورش
براى گوشمالى دادن و مطيع ساختن قبايل ويرانگر گيدروسيا، هشت سال[1]
در بيابانهاى سيستان و مكران به سر برد و مرزهاى امپراتورى خويش را تا رود
«سيحون» گسترش داد. او در كناره رود «سيحون»، شهرى به نام خود بنا كرد. اين شهر در
زمان اسكندر، «دورترين شهر كورشى» خوانده مىشد. به اعتقاد دانشمندان، اين شهر در
محل كنونى «اوراتپّه» قرار داشته است.
كورش
احساس كرد زمان جلوگيرى از مهاجمانى كه با گذر از تنگه داريال، بر مردمان بىپناهِ
آذربايجان، گرجستان و ارمنستان هجوم مىآورند، فرار رسيده است.
اين
ولايتها در جنوب رشته كوههاى قفقاز- كه از شرق، از شهر «دربند» در كناره درياى
خزر تا «سرخوم» در كناره درياى سياه كشيده شده بود- قرار داشت.
كورش
در سال 537 پيش از ميلاد، بدان سو حركت كرد و حدود نُه سال پى در پى[2]
را در آنجا به بناى سد در ميانه گذرگاه و سركوب قبايل اسكوذى يا «ماساژت» يا به
تعبير قرآن «يأجوج و مأجوج» گذراند.[3]
لازمه
رسيدن كورش به كوههاى قفقاز، گذر از كردستان، آذربايجان، ارمنستان و گرجستان بود.
او به بخشهايى از داغستان تا شهر «دربند» و پيرامون آن و نيز سرزمين اوسيناى
جنوبى رسيد. كوههاى قفقاز، شمال اين نواحى را احاطه كرده بود
[1] . براساس آنچه حسن پيرنيا ياد كرده است، لشكركشى
كورش در شرق و شمال ايران، هشت سال بهطول انجاميد( تاريخ ايران، ص 68).
[2] . بر اساس آنچه دكتر عبدالعليم ياد كرده است، كورش
مدت نُه سال را در اين سرزمين به سربرد( مفاهيم جغرافيّة فى القصص القرآنى، ص
273). اين مسئله بنابر اين است كه- چنانكه گفته شده است- اين ماجرا را پس از فتح
بابل بدانيم( تاريخ ايران، ص 68).