اسم الکتاب : قصه در قرآن المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 107
ريشه كهن
دارند- بسيار كاوش كردهاند. آنها بر اين عقيدهاند كه نامهاى اقوام و طايفههاى
كنونى به گذشته بر مىگردد، اما امروزه، همه نامهاى گذشته، مانند گيدروسيا
كاربردى ندارد. همچنين برخى از نامهاى بزرگ امروزى، القاب و عناوين يا الفاظى
است كه بر ستايش يا نكوهش دلالت دارد.
روشن
است كه سرزمين خشك گيدروسيا جايگاه اقوام متأخرى بوده است كه كشاورزى و ماندگار
شدن در يك جا و در نتيجه، خانه سازى و حتى خيمهسازى را نمىدانستند. آنان
بيابانگردانى بودند كه به صورت گروهى و پراكنده زندگى مىكردند و در هر فرصت، به
ولايتهاى فارس- كه مجاور صحرا بود- هجوم مىآوردند. اين حوادث مصادف با قرن ششم
پيش از ميلاد بود.
اين
منطقه از نظر طبيعى جزو صحراهاى سوزان چسبيده به دو مدار به شمار مىآيد و ميانگين
بارندگى ساليانه آن كمتر از صد ميلى متر است[1]،
از اين رو هيچ پوشش گياهى ندارد. اين ناحيه دست كم از پنج هزار سال پيش از ميلاد
دچار خشكى بوده است كه گونهاى خشكى مطلق است وچه بسا ساكنان قديمى آن- كه متشكل
از اقوام ابتدايى گيدروسيا بودند- در زمان كورش، چيزى جز ريشه گياهان براى خوردن
نمىيافتند. اكنون نيز اين منطقه تهى از روييدنىهاست و در آنجا، تنها گياهانى
يافت مىشود كه با محيطهاى گرم و خشك و كم رطوبت، مانند صحراى سيستان ومكران،
سازگار شدهاند. اين گياهان با ساختمان ويژه خود، آببيشترى را جذبكرده، آن را در
خود نگه مىدارند؛ يعنى داراى ريشههاى بلند و پرشاخه وساقههاى كوتاه وكم شاخه
هستند. ساكنان اينگونه مناطق براى تغذيه، از ريشههاى گياهان در دل زمين استفاده
مىكنند و هنگامى كه تشنگى حيات آنان را تهديد كند، شاخههاى برآمدگىدار برخى از
گياهان بيابانى را شكافته، آب ذخيره