اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 80
(به
فتح باء و كسر آن)، جايى است در مدينه، ميان مسجد النبى و بازار شهر، كه سنگفرش
است. روايت شده كه براى عثمان آب آوردند و او در بلاط وضو گرفت. مقصود از بلاط در
اين روايت، همين بلاط ياد شده است. بنابراين، بلاط بين مسجد النبى تا مناخه در شرق
مسجد نبوى است و همان است كه مروان به دستور معاويه آنجا را سنگفرش كرد.
بخارى
در صحيح خود بابى را گشوده است درباره كسى كه شترش را در بلاط يا در مسجد عقال كند
و در اين زمينه حديث جابر را آورده است كه گفت: پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله
وارد مسجد شد و من نزد ايشان رفتم و شتر را در بلوط، عقال بستم. بخارى همچنين بابى
را به رجم كردن در بلاط اختصاص داده و حديث دو نفر يهودى را كه زنا كرده بودند، از
قول ابن عمر آورده است كه گفت: آن دو در محل بلاط سنگسار شدند. در روايتى ديگر از
ابن عمر آمده است: آن دو در نزديكى جايگاه جنازهها رجم شدند.
(2)
در مسند احمد و مستدرك حاكم از ابن عباس روايت شده كه:
پيامبر
خدا صلّى اللّه عليه و آله دستور داد دو نفر يهودى را جلوى در مسجد رجم كردند.
همه
اينها درست است؛ چرا كه بلاط محلّى قديمى و پيش از حكومت معاويه وجود داشته است.
از
آنچه گفتيم روشن مىشود كه بلاط در شرق مسجد در ناحيه محلّ جنازهها بوده است. ظاهر
سخن ابن زباله و ابن شبه گوياى آن است كه بلاط براى اولين بار در زمان معاويه به
وجود آمد؛ زيرا اين دو نفر از قول عثمان بن عبد الرحمن بن عثمان بن عبد اللّه
روايت كردهاند كه گفت: مروان بن حكم به دستور معاويه بلاط را سنگفرش كرد.
مروان
ممرّ پدر خود حكم به مسجد را سنگفرش كرد؛ زيرا پدرش پير و مبتلا به باد مفاصل شده
بود و هرگاه به مسجد مىرفت، پاهايش را به زمين مىكشيد و گرد و خاك به وجود
مىآمد. وقتى اين كار را كرد، معاويه به او دستور داد كه بقيه جاهاى نزديك مسجد را
نيز سنگفرش
______________________________
(1). الميزان، ج 4، ص 350
اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 80