اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 227
ناصره فلسطين و در فاصله حدود هفت كيلومترى شمال غربى ناصره واقع
است.
هنگامى
كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دستور داد عقبة بن ابى معيط را بكشند، او گفت:
آيا از ميان قريش من كشته شوم؟ پيامبر فرمود: «آيا جز اين است كه تو يهودى از
يهوديان صفوريه هستى؟!». كلبى مىنويسد كه اميّه به شام رفت و ده سال در آنجا ماند
و با كنيزى يهودى از قبيله لخم، از اهل صفوريه نزديكى كرد و آن كنيز ذكوان را به
دنيا آورد. اميه او را به خود نسبت داد و كنيهاش را ابو عمرو گذاشت. (معجم ما
استعجم).
(1)
صفّه:
(به
ضمّ صاد و تشديد فاء)، سايهبانى بوده در انتهاى مسجد رسول اللّه صلّى اللّه عليه
و آله كه مسلمانان مستمند در پناه آن به سر مىبردند و اهل صفّه منسوب به آنجا
مىباشند.
ابن
حجر مىگويد: صفّه مكانى بوده در انتهاى مسجد النبى كه به عنوان سر پناهى براى
اقامت مسلمانان غريب و بىخانمان ساخته شد. كم يا زياد شدن تعداد آنان، بستگى به
اين داشت كه كسى از آنها ازدواج مىكرد يا درمىگذشت و يا به مسافرت مىرفت.
[پيامبر
خدا صلّى اللّه عليه و آله سايهبانى را در انتهاى مسجد ساخت تا فقرا و مهاجران
بىخانمان كه در آنجا ساكن شوند و به آن «صفّه» مىگفتند. آنان روزها را در آنجا
به سر مىبردند و شبها آن حضرت آنها را ميان خود اصحاب تقسيم مىكرد و در خانهها
از آنها پذيرايى مىشد. به خاطر همين صفّهنشينى، به اين افراد «اصحاب صفّه» گفته
شد.
بناى
صفه از نظر تاريخى مورد اختلاف است. از سيره حلبى چنين برمىآيد كه بناى آن همزمان
با ساختن مسجد انجام پذيرفته است، ولى به نقل بيهقى، پس از افزايش تعداد مهاجران و
پيش آمدن مسأله كمبود مسكن، صفه در مسجد ساخته شد و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله
در كنار آنان مىنشستند و با ايشان انس مىگرفتند. (اصحاب صفّه كسانى بودند كه به
خاطر گرايش به اسلام و اطاعت از آن حضرت، به مدينه هجرت كرده بودند و صفّهنشينى و
خدمت به اسلام را بر زندگى در كنار مشركان، در مكه ترجيح داده بودند و پيامبر به
خاطر توجه دادن به مسلمانان به موقعيّت آنان، به ميان
اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 227