اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 226
وقتى
ابراهيم، اسماعيل را در سرزمين مكه گذاشت، آن كودك تشنه شد.
مادرش
(هاجر) بر بالاى كوه صفا رفت و فرياد زد: آيا در اين وادى كسى هست؟
سپس
به طرف مروه و بر آن كوه بالا رفت و فرياد زد: آيا در اين وادى كسى هست؟ پاسخى
نشنيد، تا هفت بار اين كار ادامه يافت، از اين رو خداوند سعى ميان صفا و مروه را،
هفت بار سنت قرار داد.[2]]
(1)
صفّر:
-
«مرج الصّفر».
[صفر:
كوه
سرخ رنگى است نزديك مدينه و به گفته زبانشناسان عرب، ماه صفر از اين رو «صفر»
ناميده شده كه در آن ماه، به كنار آن كوه مىرفتهاند و امروزه طبق لهجه محلّى كه
صاد سين تلفظ مىشود به آنجا «سفر» مىگويند كه در غرب «فرش ملل» واقع است.[3]]
(2)
صفراء:
وادى
و نيز روستايى است ميان مدينه و بدر كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله بارها در
آنجا فرود آمد. روستاى صفراء امروزه به نام «الواسطه» خوانده مىشود؛ اما وادى
صفراء يكى از وادىهاى بزرگ حجاز است كه دهكدهها و خيفهاى[4]
فراوان دارد. هرگاه از مدينه به سمت بدر بروى، از «فريش» كه بگذرى به ابتداى وادى
صفراء مىرسى و در آن به راه خود ادامه مىدهى و از مسيجيد و خيف و واسطه (صفراى
قديم) عبور مىكنى و سرانجام از بدر مىگذرى. پس، وادى صفراء در مسافت پنجاه و يك
كيلومترى مدينه در راه بدر قرار دارد.
مىگويم
از راه بدر؛ چون راههاى خروجى اصلى مدينه عبارتند از:
1.
راه مكه كه از بدر مىگذرد.
2.
راه مكه از مسير هجرت. اين راه از بدر نمىگذرد.
3.
راه مدينه به قصيم و رياض.
4.
راه تبوك و اردن.
(3)
صفّوريه:
(به
فتح اول و ضمّ و تشديد دوم و يا مخفّف)، دهكدهاى است در شهرستان
______________________________
(1). علل الشرايع، ج 2، ص 431، ح 1
(2).
همان.
(3).
بلادى، ج 5، ص 148
(4).
جاى فروتر از درشتى كوه و بلندتر از مسيل آب را خيف گويند- م.
[4] . جاى فروتر از درشتى كوه و
بلندتر از مسيل آب را خيف گويند- م.
اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 226