اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 161
آن دفينه مىگفتند، اما بعدها اين نام را به فال بد گرفتند و آن را
به «دثينه» تغيير دادند. بنى سليم خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمدند و
تقاضا كردند حضرت اين منزلگاه را به اقطاع آنان بدهد. در عربستان جاهاى ديگرى هم
به اين نام وجود دارد كه يكى از آنها ناحيهاى است ميان جند و عدن. در خبر ابو
سبره نخعى از قول مردى آمده است كه هنگام عبور از دثينه، الاغ او سقط شد. آن مرد
وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند و از خدا خواست كه الاغش را زنده كند و دعايش
مستجاب گرديد و الاغ از جا برخاست.
(1)
دحنا:
(به
فتح اول و سكون حاء)، از روستاهاى طائف مىباشد و قبل از جعرّانه واقع شده است.
پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله بعد از محاصره طائف و بازگشت از آن، از اين
روستا عبور كرد.
(2)
درب
الأنبياء:
نگاه
كنيد به «طريق» در حرف طاء.
[دروازههاى
مدينه:
در
گذشته بر گرداگرد مدينه- همچون ديگر شهرها- براى محافظت از آنها بارو و حصارى
كشيده شده بود كه با فرا رسيدن شب دروازههاى ورودى آن بسته مىشد و جز به افراد
شناخته شده و مورد اعتماد اجازه ورود به شهر داده نمىشد.
اين
حصار در سال 236 هجرى قمرى زير نظر شخصى به نام «محمد جعدى» در اطراف مدينه ساخته
شد و براى آن دروازههاى ورودى و خروجى چندى كار گذاشته شده بود كه مهمترين آنها
عبارتند از:
1.
باب
الشامى:
اين
دروازه به سوى شام گشوده مىشد و مردم از آنجا سفر خود را به شام آغاز مىكردند و
نزديك كوه «سلع» در سمت شرقى آن قرار داشت و از مشهورترين دروازههاى مدينه به
شمار مىرفت و اكنون نيز به همين نام، از آن ياد مىشود.
2.
باب
العنبريّه:
از
اين دروازه مسافران مكه مكرمه، مدينه را به جانب آن شهر ترك مىكردند. دليل اين
نامگذارى روشن نيست. شكل ساختمان آن با ديگر دروازهها و رنگ آن نيز تفاوت داشت و
از سنگهاى چهارگوش با رنگهاى مختلفى ساخته شده بود. بيشترين آنها سياه و از
اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي الجزء : 1 صفحة : 161