responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي    الجزء : 1  صفحة : 109

(1)

جدر:

(به فتح جيم و سكون دال)، به معناى جدار (ديوار) است. «ذو جدر» چراگاهى بوده در شش ميلى مدينه، در ناحيه قبا كه شتران پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله در آنجا مى‌چريدند و در همينجا بود كه اين رمه، مورد هجوم و غارت قرار گرفت.

[جدره:

طايفه‌اى از قبيله ازد مى‌باشند.

دليل نامگذارى آنها به اين جدره، آن است كه آنها جدار (ديوار) كعبه و به نقلى ديوار حجر اسماعيل را بنا نهاده‌اند.[1]]

(2)

جدوات:

به گفته ابن سعد، اين مكان در راه هجرت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و بعد از «العرج» بوده است.

(3)

جدّه:

(به ضمّ جيم)، در لغت به معناى راه است و نيز به معناى خط پشت خر كه مخالف با رنگ ساير بدنش مى‌باشد.

بعضى گفته‌اند جدّه مقبره جدّه ما حوّاست و به همين دليل هم جيم آن را فتحه داده‌اند؛ اما اين سخن درست نيست. جدّه شهرى است مشهور در ساحل درياى سرخ و براى نخستين بار عثمان بن عفان آنجا را بندرگاه قرار داد. اين شهر در 73 كيلومترى غرب مكه و 420 كيلومترى جنوب مدينه قرار دارد.

[جده:

به معناى ثروت و توانايى مادّى است، در حديث است:

«إنّ اللّه عزّ و جلّ فرض الحجّ على أهل الجدة في كلّ عام»

«خداوند حج را بر توانمندان مادّى، در هر سال فرض كرده است.[2]]

(4)

جذام:

قبيله‌اى است قحطانى كه در كوه‌هاى حسمى مى‌زيستند و محلّ سكونت آنان از مدين تا تبوك و تا اذرح و از آنجا تا طبريّه و لجون و ناحيه عكا را در بر مى‌گرفت. همين قبيله بود كه زيد بن حارثه با آنان جنگيد.

(5)

جذيمة بن عوف:

قبيله‌اى عدنانى است كه در البيضاء، در ناحيه الخطّ واقع در شرق عربستان سعودى كه در نواحى قطيف مى‌زيستند. سريّه خالد بن وليد در سال هشتم هجرى به سوى همين قبيله بوده است.

______________________________
(1). قاموس، ج 2، ص 401، مادّه «جدر».

(2). كافى، ج 4، ص 226؛ وسائل، ج 11، ص 17؛ مرحوم شيخ طبرسى «فرض» را در امثال اين احاديث بر استحباب حمل كرده است و صاحب وسائل بر وجوب على البدل، وسائل، ج 17، ص 18


[1] . قاموس، ج 2، ص 401، مادّه« جدر».

[2] . كافى، ج 4، ص 226؛ وسائل، ج 11، ص 17؛ مرحوم شيخ طبرسى« فرض» را در امثال اين احاديث بر استحباب حمل كرده است و صاحب وسائل بر وجوب على البدل، وسائل، ج 17، ص 18

اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي    الجزء : 1  صفحة : 109
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست