اسم الکتاب : تحريف ناپذيرى قرآن المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 108
بدان توجيه
كردهايم، تفسير و توجيه كنيم».[1] او در
توجيه كلام سيد مرتضى و شيخ طوسى گفته بود: «نظر ايشان مماشات و همسويى با مخالفان
است».[2] مستندات
حاجى نورى در توجيه نارواى گفتار اين سه دانشمند بزرگ اماميه، از اين قرار است:
1.
روايتى كه مرحوم صدوق در كتاب معانى الاخبار آورده و در آن آمده است كه عايشه آيه
238 سوره بقره را چنين قرائت مىنمود: «حافظوا على الصلوات و الصلاة الوسطى و صلاة
العصر».[3]
2.
مرحوم شيخ طوسى در تفسير تبيان قرائت ابن مسعود را ذكر نموده و گفته است كه او اين
آيه را بدينگونه مىخواند: «فما استمتعتم به منهن إلى أجل مسمّى».[4]
3.
سيد مرتضى در كتاب شافى، از عثمان- به اين دليل كه قرآنها را سوزاند و ديگر
قرائتها را از ميان برد- انتقاد كرده است.[5]
در
پايان نتيجه گرفته است كه: «اين بزرگان در مسأله تحريف، راه تقيه را پيمودهاند.-
و مىافزايد:- اينان با انكار تحريف قرآن، با مذهب اماميه به مخالفت برخاسته و اين
مخالفت چنان شايع شده كه بهعنوان مذهب اصوليان پذيرفته شده و به قدرى شهرت يافته
است كه محقق كاظمى در شرح وافيه بر عدم تحريف، ادعاى اجماع نموده است.- حاجى نورى
مىگويد:- با ملاحظه آنچه يادآور شديم، درمىيابى كه ادعاى اجماع در اين مسأله
جرأتى زياده از حد مىطلبد؛ زيرا چگونه مىتوان در مسألهاى كه «جمهور قدما» و
بيشتر محدثان و بزرگان متأخر مخالفت نمودهاند و بسيارى از كتب اصول اماميه-
چنانكه براى هر متتبّعى روشن است- از آن عارى است، ادعاى اجماع و حتى ادعاى شهرت
مطلقه نمود؟».[6] ببينيد
اين محدث چگونه به تناقضگويى آشكار دچار شده است؛ چگونه شايسته است اين بزرگان
را، مخالف مذهب اماميه قلمداد نمود در حالىكه ايشان اركان مذهبند و