اسم الکتاب : پرتو ولايت المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 97
مىبيند و
به ناچار حقيقت را مىپذيرد؛ چرا كه پس از آشكار شدن واقعيتها، جاى رد و انكار
باقى نخواهد ماند.
وَ
جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ ... لَقَدْ
كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ
حَدِيدٌ[1]؛
«و [سرانجام] بىهوشى مرگ، حق را براى تو آشكار ساخت؛ اين حقيقت آشكار، همان بود
كه از آن روىگردان بودى ...
تو
در بىخبرى بودى، اكنون پرده از جلوى روى تو برداشته شد و چشمان تو تيزبين
مىباشد».
پاسخ:
حالت مرگ براى اينگونه افراد، حالت بىخبرى و بىهوشى است؛ مانند كسى كه به خواب
رفته باشد. بنابراين چيزى از حقايق آن جهان بر آنان آشكار نمىشود و دوباره به
همان حالت پيش از مرگ برمىگردند.[2]
علامه
طبرسى ذيل آيه وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً ...
مىگويد: «رجعت هيچگونه منافاتى با صحت تكليف ندارد، زيرا در رجعت چيزى كه موجب
جبر در پذيرش حق باشد يا چيزى كه مكلف را وادار به انجام واجب و ترك حرام كند،
هرگز وجود ندارد. آشكار شدن يك سرى از حقايق الهى، از انسان سلب اختيار نمىكند و
انسان همچنان قادر بر اعمال اراده و داراى اختيار خواهد بود.
اينگونه
كشف حقايق، همانند ديگر حقايقى كه بر دست پيامبران به وسيله معجزه آشكار مىشد،
هرگز سبب جبر در تكليف نمىگردد و همچنان قدرت اختيار پذيرش حق و ردّ آن براى مكلف
باقى مىماند.[3]
همچنين
حقايقى كه در رجعت براى افراد روشن مىگردد، بيش از حقايقى كه روز رستاخيز بزرگ
آشكار مىگردد، نيست. خداوند مىگويد كه اگر كافران را از آنجا بازگردانيم، باز هم
بر كفر خويش باقى مىمانند و هرگز سر تسليم فرود