اسم الکتاب : الجواهر السنية في الأحاديث القدسية المؤلف : الشيخ حرّ العاملي الجزء : 1 صفحة : 54
ابن متوكل از عبد اللَّه بن جعفر حميرى از احمد بن محمد بن
عيسى از حسن بن محبوب از مالك بن عطيه از ثمالى از حضرت على بن الحسين عليهما
السلام شنيده كه ايشان به كنيزش كه نامش سكينه بود- در روز جمعهاى- فرمود: هر
سائلى به دم در خانه من آمد، او را طعام و غذا بدهيد. زيرا روز جمعه اين كار خيلى
ثواب دارد. ابو حمزه ثمالى مىگويد: من به حضرت عرض كردم: همه اينهايى كه گدايى
مىكنند، سزاوار اطعام نيستند. حضرت فرمود: اى ثابت، من مىترسم بعضى از آنها
مستحق باشند و ما او را رد كرده باشيم. تا به ما اهل بيت، همان چيزى نازل شود كه
به يعقوب و خانوادهاش نازل شد. آنها را طعام بدهيد و سير كنيد.
حضرت يعقوب عليه السلام
هر روز يك گوسفند نر مىكشت، هم خود و عيالش مىخوردند و هم به فقرا مىداد. روزى
يك سايل روزهدار كه در نزد خداوند مقام و منزلت داشت و غريب و مسافر هم بود، به
دم در يعقوب مىرود، آن هم در غروب جمعه بود هنگام افطار. در را مىزند و مىگويد:
به سايل غريب و مسافر از زيادى طعام خود بدهيد. چندين مرتبه در را مىزند و اين
كلمات را تكرار مىكند. اهل خانواده صداى او را مىشنوند ولى بروى خود نمىآورند و
به حرفش توجه نمىكنند. وقتى كه آن گدا مايوس مىشود، از دم در مىرود به خداوند
از گرسنگى خويش شكايت مىكند و آن شب را گرسنه مىخوابد و خداوند را حمد و شكر
مىكند. اما از آن طرف آل يعقوب با شكمهاى سير خود مىخوابند و صبح مىكنند، در
حالى كه از طعام ديشب اضافه داشتهاند.
خداوند در صبح همان شب
به يعقوب وحى مىكند: اى يعقوب، تو بنده مرا ذليل شمردى. من بايد تو و خانوادهات
را ادب بكنم و عقوبت خود را بر تو و فرزندانت نازل سازم.
اى يعقوب، بدان كه
محبوبترين و گرامىترين پيامبران در نزد من كسانى هستند كه به بندگان مسكين من
ترحم كنند و با آنها نزديكى كنند و طعام و غذا بدهند و براى آنها پناهگاه و ماوى
باشند. اى يعقوب، چرا به خواسته بندهاى كه
اسم الکتاب : الجواهر السنية في الأحاديث القدسية المؤلف : الشيخ حرّ العاملي الجزء : 1 صفحة : 54