اسم الکتاب : شگفتيهاى آفرينش (ترجمه توحيد مفضل) المؤلف : ميرزايي، نجفعلي الجزء : 1 صفحة : 69
اين جاهلان نمىدانند كه اگر اين پندار واقع مىشد، گذشته از
آنكه انسان، ديگر هيچ هراس و دلهرهاى از مرگ نداشت و غرور بقا و سلامت، او را به
ورطه سرمستى و خوشگذرانى مىكشانيد، باعث مىگشت كه مايعات شكم ترشح كند و سرازير
شود و خواب و بيدارى او را بر هم زند و فاسد گرداند. نيز اين ترشحات، لباس و
آراستگى انسان را آلوده مىسازد و در كل، زندگى شخص را خراب مىنمايد.
معده و كبد و قلب نيز با
يك حرارت مشخّصى كه خداوند در درون انسان قرار داده كار مىكنند. اگر شكم شكافى
داشت كه چشم درون آن را بنگرد و دست به آن برسد، هر آينه سردى دماى خارج به داخل
بدن راه مىيافت. با حرارت بدن در مىآميخت و آن را از حالت تعادل خارج مىنمود؛
در نتيجه كار طبيعى احشا و درون انسان بىثمر مىشد و شخص هلاك مىگشت. آيا
نمىبينى جز آنچه در آفرينش پديد آمده، تمام پندارهاى خيال انسان، ناصواب و خطاست؟
[اسرار خوردن، خوابيدن
و مجامعت كردن]
اى مفضّل! در خوردن،
خوابيدن، مجامعت كردن و تدابير نهفته در آنها بنگر، براى هر كدام از اين افعال،
محرّك و عاملى درونى پديد آمده: گرسنگى عامل خوردن و راحتى و قوام بدن است.
بيخوابى و چرت زدن، عامل خواب، استراحت و تقويت بدن است. شهوت [و شعلهور شدن آن]
عامل مجامعت و ماندگارى نسل است.
اگر انسان [گرسنه نمىشد
و] در درون، تقاضاى طبيعى براى خوردن نمىيافت، بلكه از طريق ديگر به نياز بدنش به
غذا پى مىبرد، چه بسا بر اثر
اسم الکتاب : شگفتيهاى آفرينش (ترجمه توحيد مفضل) المؤلف : ميرزايي، نجفعلي الجزء : 1 صفحة : 69