responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 677

بر حق بوده‌ايد؟ آيا آنگاه‌[1] كه شاميان را مى‌كشتيد حق داشتيد؟ و آيا اكنون كه دست از پيكار برداشته‌ايد بر باطليد؟ يا اينك [در خوددارى از ادامه جنگ‌] بر حقّيد؟

و بنا بر اين آيا كشتگان شما، كه منكر فضل و برترى ايشان نيستيد، و به مراتب از شما بهتر بوده‌اند، اينك تمامى در دوزخند؟.» گفتند: اى اشتر، دست از ما بدار، ما در راه خدا با آنها جنگيديم و هم در راه خدا جنگ با ايشان را وا مى‌نهيم. ما از تو فرمان نمى‌بريم، پس از ما دور شو. گفت: به شما نيرنگ زده‌اند، و به خدا سوگند كه شما نيز خوب به دام خدعه در افتاده‌ايد، شما را به ترك جنگ خواندند و شما (هم به آسانى) پذيرفتيد. اى سيه‌رويان، ما مى‌پنداشتيم كه نماز شما از سر بى‌ميلى به دنيا و كثرت زهد و شوق به ديدار خداست، ولى اينك به عيان مى‌بينيم كه فرار شما از مرگ جز به خاطر دنيا دوستى نيست. هان، زشتنامى بر شما، اى گرانمايه نمايان كه ازين پس ديگر هرگز روى عزّت نبينيد، گم شويد! همان‌گونه كه ستمكاران گم شدند. كسان او را دشنام دادند و او نيز بديشان دشنام داد، و ايشان با تازيانه بر چهره اسبش كوفتند و او نيز بر چهره اسبانشان تازيانه نواخت. پس على، نهيب زد: بس كنيد! و آنان دست از ستيز برداشتند. اشتر گفت: اى امير مؤمنان، صفوف عراق را بر صفوف آنان بتازان كه دشمن به خاك در افتد. كسان، يك صدا، فرياد بر آوردند[2]: امير مؤمنان، على داورى را پذيرفته و به حكم قرآن راضى شده است و جز اين چاره‌اى ندارد. اشتر گفت: اگر امير مؤمنان پذيرفته و به داورى قرآن راضى شده است من نيز به رضاى امير مؤمنان راضيم. كسان همگى گفتند: امير مؤمنان راضى شده، امير مؤمنان راضى شده است، و او، خود خاموش بود و هيچ سخن نمى‌گفت‌[3] و ديده بر زمين دوخته بود.


[1] متن از روى شنهج( 1: 186)« أحين كنتم ...» و در اصل‌[ حيث كنتم- آنجا كه بوديد].

[2] متن از روى شنهج( 1: 181)« فتصايحوا» و در اصل‌[ فقالوا له- پس بدو گفتند].

[3] متن از روى شنهج« لا يبضّ بكلمة» و در اصل‌[ لا يفيض- لب تر نمى‌كرد].

اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 677
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست