responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 581

امير مؤمنان، ما آن گونه سخنان كه شاميان به معاويه گفتند به تو نمى‌گوييم، بلكه (بر عكس آنان) مى‌گوييم: خداوند بر رهيابى و شادكاميت بيفزايد[1]، تو به پرتو نور الهى در نگريستى و پاره‌اى از مردان را مقدّم و برخى ديگر را مؤخّر داشتى، از تو گفتن و از ما به جان شنودن، تو پيشوايى و اگر كشته شوى، رهبرى پس از تو اين دو تن- يعنى حسن و حسين- راست. من نيز چيزى سروده‌ام بدان گوش دار.

گفت: بخوان. گفت:

سروده اعور شنّى براى على‌

ابا حسن انت شمس النّهار

و هذان فى الحادثات القمر ...

اى ابا حسن تو خورشيد فروزان نيمروزى و اين دو، (پسرانت) در ميان پديده‌ها ماه تابانند.

تو و اين دو نوباوه، تا دم واپسين همچون گوش و ديده همراه و از پى يك ديگريد.

شما نيكمردانى هستيد با پايگاهى بس والا كه دست نوع آدمى از دامان عزّت آن كوتاه است.

مردم از فضل و برترى شما به ما خبر مى‌دهند[2]، در حالى كه امروز برترى شما بى‌چون و چرا برتر از هر خبر و سخنى است.

براى گروهى كه اهل شرفند و سردارانى با آزرم و جانباز هستند پرچم بستى، براى كسانى از ما، و ديگر برادرانمان از (قبيله) مضر كه به گاه پيكار بيمى از مرگ ندارند، و نيز براى گروهى از يمانيان كه در برابر تند باد حوادث صعب پايدارى مى‌كنند.

تمام آن پرچمداران مورد قبول قوم خود و پسند خاطر تو هستند، و هر كس گويد:

نه، سنگ بر دهانش باد.

ماييم شهسواران روز پيكار با زبير و طلحه كه راه غدر و پيمان شكنى پيمودند.

از پيش از نيمروز تا شب هنگام آنها را در هم كوفتيم تا پيروز و كامياب شديم.


[1] متن« فى هداك و سرورك» و در شنهج‌[ فى سرورك و هداك‌].

[2] متن از روى شنهج« يخبّرنا النّاس» و در اصل‌[ يخبر بالناس‌].

اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 581
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست