responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 210

و او باز آمد و پل زدند، و بار و بنه و مردان‌[1] از آن گذشتند. سپس به اشتر فرمود كه با سه هزار سوار بايستد تا تمام مردم از پل بگذرند و او خود آخرين كسى بود كه از پل گذشت.

حجّاج گويد:

سپاه هنگام عبور از پل فشرده و انبوه مى‌رفت و گذريان به يك ديگر فشار مى‌آوردند، كلاهخود عبد اللّه بن ابى الحصين‌[2] از سرش بيفتاد و پياده شد و آن را برداشت و ديگر بار سوار شد، كلاهخود عبد اللّه بن حجّاج نيز افتاده، پياده شد و برداشت و سوار شد و به رفيقش گفت:

ان يك ظنّ الزّاجرى الطّير صادقا

كما زعموا اقتل وشيكا و تقتل.

اگر بدشگون گيرى فالگيران با پرنده، چنان كه ادعا مى‌كنند درست باشد من و تو بزودى كشته خواهيم شد[3].

عبد اللّه بن ابى الحصين گفت: هيچ پيشگويى و سخنى از آنچه آنها گفته‌اند از اين كه تو بازگفتى نزد من خوشتر نباشد (چه من براى مرگ آماده‌ام). پس هر دو در صفّين كشته شدند.


[1] متن از روى شنهج( 1: 290)« فعبر الاثقال و الرجال» و در اصل‌[ فعبر علىّ الاثقال و الرّجال- به حاء و با فزونى« على»] و در طبرى( 5: 235)[ فعبر عليه بالاثقال و الرّحال با بار و بنه‌اش بر آن بگذشت‌].

[2] متن از روى شنهج و طبرى، و در اصل‌[ عبد الرحمن بن ابى الحصين‌].

[3] متن كه به صورت شعر است از طبرى گرفته شده و در نسخه اصل به نثر آمده و به جاى« الزاجرى»[ الزاجر] و« زعموا»[ و يزعمون‌] است.( تفأّل زنان افتادن كلاهخود را از سر سپاهى در راه جنگ، بد شگون مى‌شمردند.- م.)

اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 210
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست