رفتيد در اعزام گشتيهاى نوبتى و افرادى كه از بيراهه[1] و پناه
درختان و تپهها از هر سو ديدهبانى كنند ملول نشويد (و غفلت نورزيد) تا دشمن شما
را نفريبد و در كمين شما نباشد. فوجها [و دستهها] را از بام تا شام جز براى تمرين
و آمادگى رزمى[2]، به
راهپيمايى نكشانيد، تا اگر دچار حملهاى غافلگيرانه شديد يا اتفاق ناگوارى افتاد
شما پيشاپيش در حالت آمادهباش بوده باشيد. و چون بر دشمن درآمديد يا دشمن بر شما
در آمد بايد لشكرگاه شما در جاهاى بلند و مشرف يا دامنه كوهها يا كنار رودها موضع
گرفته باشد تا اين موضعگيرى براى شما كمك و جانپناهى باشد[3] و بايد نبرد شما[4] در يك سو يا دو سو باشد (و چند جبهه
با هم نگشاييد). و ديدهبانان خود را در بلندى كوهها و فراز نقاط مشرف و بالاى
تپهها[5] بگماريد كه
براى شما ديدهبانى كنند تا دشمن از جايى كه بيم داريد يا از آن (به خطا) ايمن
هستيد بر شما نتازد. از پراكندگى بپرهيزيد، اگر جايى فرود آمديد، با هم فرود آييد
و اگر از جايى كوچيديد، با هم به راه افتيد، و چون شب فرا رسيد و فرود آمديد نيزهها
و سپرها[6] را گرداگرد
لشكر خود حصار قرار دهيد و تيراندازانتان را در پناه اين سپرها و نيزهها بگماريد.
و چون برخاستيد به همين هيئت برخيزيد كه غافلگير نشويد و دستخوش نيرنگ (دشمن)
نگرديد. و هيچ گروهى نيستند كه گرداگرد لشكر خود شبانه روز سپر و نيزه نهاده باشند
جز آنكه گويى در دژى
[1] متن« من نفض الشّعاب» و نفيضه گروه ديدهبانان
و اكتشافى باشند كه مراقب حركات دشمنند، و در شنهج به خطا[ نقض الشعاب].
[2] متن به تصحيح قياسى« الّا على تعبية» و در
اصل[ الا من لدن ...].
[3] ابن ابى الحديد( 3: 413) گويد:« به اين معنى
است كه به ايشان دستور فرموده تا پشتشان را به جاهايى چون مرتفعات تپهها يا كوهها
يا انحناى شيب رودهايى كه خندقها از آن به سوى لشكريان سرازير مىشود بدهند تا از
شبيخون و از حمله دشمن از پشت سر خود ايمن باشند.»
[4] متن« و تكون مقاتلتكم» و در نهج البلاغه[ و
لتكن ...].
[5] متن از روى نهج البلاغه شرح ابن ابى الحديد(
3: 412)« مناكب الهضاب» و در اصل به خطا[ مناكب الانهار].
[6]« ترس سپر» كه به اتراس و تراس و ترسة و تروس
جمع بسته مىشود و در شنهج( 1: 285)[ و الترسة] آمده اما متن« اترسة» آورده( كه
صيغه جمع غير مشهورى است.- م.)