responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 146

را به راه راست برگمار[1] (و خطاب به او گفت) اى كاش در سپاه من صد تن چون تو مى‌بودند. حجر گفت: اى امير مؤمنان، بنابر اين تو را به خدا، سپاه خود را پاكسازى كن و از شمار آنان كه با تو نيرنگ مى‌بازند بكاه.

سپس حجر برخاست و گفت: اى امير مؤمنان، ما فرزند جنگ و مرد پيكاريم، كسانى هستيم كه سر در پى جنگ نهيم و از آن بهره گيريم. جنگ ما را آزموده و ما خود، جنگ را آزموده‌ايم. ما را همدستانى با شايستگيهاى جنگى، و قبيله‌اى پر شمار و انديشه‌اى آزموده (و فكرى سنجيده و) و تحمّلى ستوده است. زمام، به فرمانبردارى از تو و شنوايى فرمان تو سپرده است. اگر به خاورمان كشانى رو به خاور آريم و اگر به باخترمان خوانى جانب باختر شويم و هر فرمان كه تو فرمايى همچنان كنيم. على گفت: «آيا رأى تمام افراد قوم تو چون رأى توست؟» گفت:

«من از ايشان جز نيك نديده‌ام، و اينك اين دو دست من است كه از جانب ايشان به شنوايى فرمان و اطاعت از تو و نيك پاسخى به تو فرا مى‌آرم و در دست تو مى‌نهم» على به او گفت: خير باشد.

[نامه على به كارگزار خود مخنف بن سليم‌]

نصر گفت: در حديث عمر بن سعد آمده است كه:

على به كارگزاران خود نامه‌هايى نگاشت. از جمله به مخنف بن سليم نوشت:

سلام بر تو، من خدا را نزد تو سپاس گويم كه خدايى جز او نيست. اما بعد، همانا جهاد با كسى كه از حق سرتافته و از خدا برگشته، و غنودن در خواب كوردلى و گمراهى را اختيار كرده، بر آگاه‌دلان واجب است. به راستى، خدا از كسى كه خرسندى او را بجويد خرسند مى‌شود و بر آن كه راهى خلاف اين پويد و از فرمان او سر بتابد خشم آورد. ما


[1] متن« ... الى صراط المستقيم» و در شنهج‌[ الى صراطك المستقيم به راه مستقيمت ...].

اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 146
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست