responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 112

بازخواست مى‌كند.»

پاسخ محمد

محمد [بن مسلمه‌] به او نوشت:

«اما بعد، (بايد بدانى نه تنها من، بلكه حتى) كسى هم كه از پيامبر خدا صلى اللّه عليه فرمانى نظير آنچه من به دست دارم‌[1] نداشت از اين ماجرا كناره گرفت. همانا پيامبر خدا صلى اللّه عليه و سلم آنچه را گذشت، پيش از وقوع به من خبر داده بود و چون آن ماجرا اتفاق افتاد من شمشير خود را شكستم و در خانه خويش نشستم، و چون ديدم معروفى به نظرم نمى‌رسد كه بدان امر كنم و منكرى را تشخيص نمى‌دهم كه از آن نهى كنم (با خود گفتم) اظهار نظر من در كار دين مورد شك و ترديد است (چه خود در تميز حق از باطل در اين ماجرا حيرانم). اما تو، به جان خودم كه جز دنيا نخواهى و جز از فرمان هوى پيروى نكنى، اينك به امدادگرى مرده عثمان برخاسته‌اى در حالى كه زنده او را فرو گذاشتى‌[2]. خدا مرا از نعمتى محروم نداشته و به شك و ترديدى (در كار تو) دچار نساخته است. گر چه تو، من و مهاجران و انصار ديگر را كه در جانب مايند بر خلاف دلخواه خويش مى‌بينى ولى ما در پيمودن و تشخيص راه درست خود از تو شايسته‌تريم.» سپس محمد بن مسلمه يكى از انصار را كه در خوددارى از مداخله با او همفكر بود بخواند و گفت: اى مروان با شعر خود پاسخش گوى كه من ديرى است شعر سرودن را ترك كرده‌ام. مروان گفت: ابن عقبه‌[3] (هم) شعرى ندارد.


[1] از محمد بن مسلمه روايت مى‌كنند كه گفت: پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله شمشيرى به من داد و فرمود: با اين شمشير مشركان را چندان كه با شما پيكار كنند بكش، ولى چون ديدى امت من خود به جان يك ديگر افتاده‌اند و همديگر را مى‌زنند آن را بشكن و در خانه بنشين تا دستى خطاكار يا مرگى گامسپار دريابدت.( يعنى تا وقتى كه به قتل برسى يا مرگت به طور فطرى در رسد) الاصابة، 7800

[2] در شنهج‌[ فقد خذلته حيا. و السلام‌] اين نامه در شنهج به همين جا پايان يافته است.

[3]( يعنى من هم شعرى ندارم.- م.) از اينجا معلوم مى‌شود نام و نام پدر آن مرد انصارى، مروان بن عقبه بوده است.

اسم الکتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) المؤلف : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    الجزء : 1  صفحة : 112
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست