اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا الجزء : 1 صفحة : 89
او خشنود است، و بر خود پذيرفتى آنچه را در گرو آنى، كه اگر
آن را ترك كنى از اين به شگفت آيى كه خشنودى و خيرخواهى خدا پذيرفته نباشد و موجود
نگردد و دانسته نيايد، جز در بندههايى بر كنار از جامعه كه دوست مردمند، ولى مردم
آنها را به سبب اينكه ايشان را به ارتكاب كارهاى زشت متّهم مىسازند به مسخره
مىگيرند، و چنين گفته مىشود كه مؤمن مؤمن نباشد تا در ميان مردم منفورتر از لاشه
گنديده الاغ باشد. و اگر نمىبود كه به تو نيز همچون ما بلا و گرفتاريهاى سخت
مىرسيد و چه بسا تو فتنه و سختگيرى مردم را، چونان عذاب خدا تصوّر مىكردى، و از
عقيده خود بازمىگشتى، من تو و خودمان را از برگشت از عقيده حق، به دليل فتنه مردم
در پناه خداى گذاردم، هر آينه با دورى مقامت به ما نزديك مىشدى.
بدان- خدايت رحم كند- كه
به دوستى خدا نتوان رسيد مگر با كينهتوزى زيادى از مردم، و به ولايت و پيروى
خداوند نتوان دست يافت، مگر با تحمّل خصومت و عداوت بيشتر مردم، كه همانا از دست
دادن مهر و محبّت مردم دنيادار، در برابر دريافت محبّت و مهر الهى، براى مردمى كه
مىفهمند بسيار ناچيز است.
برادرم! همانا خداوند
عزّ و جلّ در دوران هر يك از پيامبران باقيماندههايى از اهل علم را مقرر فرموده
است، تا گمراهان را به هدايت فرا خوانند، و با آنها در تحمّل سختى شكيبايى ورزند.
آنها دعوت دعوتگر خدا را مىپذيرند و بسوى خدا فرا مىخوانند. آنان را بشناس، زيرا
آنان را جايگاهى بلند است، اگر چه در اين دنيا خوار شمرده مىشوند.
همانا ايشان در پرتو
كتاب خدا مرده را زنده مىگردانند و با نور الهى كوران را بينايى مىبخشند. چه
بسيار كشتگان ابليس را كه زنده كردند، و چه بسيار گمراهان سرگشته را كه ره نمودند،
براى نجات بندهها از هلاكت خون خويش را نثار كردند، و چه نيكو نشانى از جانبازى
خود در ميان مردم به يادگار نهادند، و چه نشانههاى بدى از بندههاى گمراه بر آنها
بجا ماند.
اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا الجزء : 1 صفحة : 89