اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا الجزء : 1 صفحة : 358
ايوب به ارث بردهايم. محمّد بن حسين در پاسخ گفت: شايد كه
چنين باشد. على بن اسباط مىگويد: اينكه من چنين جملهاى را به او گفتم از آن روى
بود كه از على بن يقطين شنيدم كه از برخى حديث مىكرد كه چون ابو جعفر منصور در
سالى كه محمد و ابراهيم فرزندان عبد اللَّه بن حسن كشته شدند به مدينه آمد رو به
عمويش على بن عيسى كرد و گفت: اى ابا العباس! امير المؤمنين [مقصود خودش بود] صلاح
ديده درختهاى مدينه را از بيخ بركند و چشمهسارهاى آن را كور سازد. على بن عيسى به
او گفت: اين عموزادهات جعفر بن محمّد است كه هم اكنون در مدينه حاضر است، كسى را
سوى او فرست و با او رأى زنى كن. راوى مىگويد: منصور كسى را سوى آن حضرت فرستاد و
على بن عيسى مسأله را به آگاهى آن جناب رسانيد و امام صادق عليه السّلام نزد منصور
آمد و به او گفت: اى امير المؤمنين! همانا داود عليه السّلام را نعمت دادند و او
سپاس گزارد، و ايوب عليه السّلام به بلا گرفتار آمد و شكيب ورزيد، و يوسف عليه
السّلام پس از رسيدن به قدرت گذشت در پيش گرفت، تو هم بگذر كه از پشت آنانى.
تجسّس يهوديان از قديم
از هجرتگاه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم
[481] ابو بصير از امام
صادق عليه السّلام روايت كرده كه در باره آيه شريفه: ... وَ كانُوا مِنْ
قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا ...[1] فرموده است: يهوديان در كتابهاى خود
يافته بودند كه هجرتگاه محمد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم ميان كوه «عير» و كوه
«احد» است، و از همين رو در طلب او بيرون آمدند و به آن جا رفتند و به كوهى گذر
كردند كه «حداد» خوانده مىشد و گفتند: «حداد» و «أحد» يكى است و لذا در اطراف
همان كوه پراكنده شدند، پس شمارى از ايشان در تيماء فرود آمدند و برخى ديگر در فدك
و شمارى ديگر در خيبر. آنان كه در تيماء بودند شوق ديدار برادران خويش را يافتند.
پس باديهنشينى از قبيله قيس به آنها گذر كرد و آنها از او شتر كرايه كردند و آن
مرد قيسى بديشان گفت: من شما را از ميان دو كوه عير و أحد
[1]« و از پيش بر كافران فيروزى مىجستند»( سوره
بقره/ آيه 89).
اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا الجزء : 1 صفحة : 358