اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا الجزء : 1 صفحة : 136
خدمتكاران خود مىگويد: اين پرتو درخشان چيست؟ شايد خداوند
جبّار به من نگاهى انداخته است، و خدمتكارانش مىگويند: خداوند جلّ جلاله قدّوس
است قدّوس، اين پرتو درخشان يكى از حوريان جفت توست كه هنوز به ملاقات او نرفتهاى
و از ميان خيمه خويش به شوق ملاقات تو سركشيده و شيفته ديدار توست و چون ديد تو بر
تخت خود تكيه زدهاى لبخندى زد، و اين روشنى و پرتوى كه تو را فرا گرفت از سفيدى
دندانهاى پاكيزه و لطيف اوست.
پيامبر صلّى اللَّه عليه
و آله و سلّم مىفرمايد: ولىّ خدا مىگويد: به او اجازه دهيد تا نزد من بيايد، پس
هزار غلام و هزار كنيز بر هم پيشى مىگيرند تا به آن حوريه اين مژده را برسانند و
او از خيمه خود فرود مىآيد در حالى كه هفتاد پيراهن بافته از طلا و نقره و
شرابههاى درّ و ياقوت و زبرجد بر تن كرده است كه با مشك و عنبر رنگهاى گوناگونى
پذيرفته است، و مغز ساق پايش از آن سوى هفتاد پيراهن هويداست، و هفتاد ذراع قامت
دارد، و ميانه دو شانهاش ده ذراع است، و هر گاه به نزديك ولىّ خدا آيد خدمتكاران با
سينىهاى طلا و نقره كه پر از درّ و ياقوت و زبرجد است به پيشواز او مىروند و
آنها را بر سر او مىريزند و سپس مؤمن او را در آغوش مىكشد حوريه هم مؤمن را در
آغوش مىكشد و نه مؤمن خسته شود و نه حوريه.
راوى مىگويد: امام باقر
عليه السّلام سپس فرمود: بهشتهايى كه در قرآن آمده چنين است:
امام باقر عليه السّلام
در ادامه فرمود: براى خداوند عزّ و جلّ بهشتهايى است در درون اين بهشتها، و
همانا هر مؤمن تا جايى كه دوست داشته باشد و بخواهد بهشت دارد، و در آنها هر طور
خواهد از نعمت برخوردار گردد و خوش گذراند، و هر گاه مؤمن در بهشت اشتهايى يابد
دعوتش همين است كه بگويد:
سبحانك اللّهمّ
، و به محض اينكه اين
سخن را ادا كند خدمتكاران بشتابند، و بدون آنكه از آنها بخواهد يا دستورى بديشان
دهد برايش
اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا الجزء : 1 صفحة : 136