اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا الجزء : 1 صفحة : 113
دوستى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم و خاندان او
[35] بريد بن معاويه
مىگويد: در خدمت امام باقر عليه السّلام بودم و آن حضرت عليه السّلام در چادرش
تشريف داشتند كه در منى برپا بود. امام عليه السّلام نگاهى به زياد اسود كرد كه
پاهايش از بن بريده شده بود و حضرت عليه السّلام براى او محزون شد و فرمود: چرا
پاهايت چنينند؟ او عرض كرد: من با شتر جوان و لاغرى كه داشتم به مكّه آمدم و بيشتر
راه را براى رعايت حال آن، پياده پيمودم. امام عليه السّلام براى او غمگين شد و در
اين هنگام زياد گفت: من غرق گناهم تا جايى كه مىپندارم هلاك شدهام، به ياد دوستى
شما افتادم و اميد نجات يافتم و گره دلم گشوده گشت. امام باقر عليه السّلام در
پاسخ فرمود: مگر دين جز دوستى است خداوند سبحان مىفرمايد: حَبَّبَ إِلَيْكُمُ
الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ[1]، قُلْ إِنْ كُنْتُمْ
تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ[2]، مردى نزد پيامبر صلّى
اللَّه عليه و آله و سلّم آمد و عرض كرد: يا رسول اللَّه! نمازگزاران را دوست دارم
ولى خود نماز نمىخوانم و روزه گيران را دوست دارم ولى خود روزه نمىگيرم. پيامبر
صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: تو با همان كسانى هستى كه دوستشان دارى و از
آن توست هر چه به دست آورى سپس امام عليه السّلام ادامه داد: چه مىجوييد و چه
مىخواهيد؟ همانا كه اگر يك هراس آسمانى در رسد هر گروهى به پناهگاه خود روى آورند
و ما به پناهگاه پيامبر مىگراييم و شما به پناهگاه ما.
فضيلت شيعه على عليه
السّلام
[36] سعيد بن يسار
مىگويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مىفرمود: سپاس خداى را سزد كه يك
دسته مرجئه شدند و گروهى حروريه و خوارج و يك دسته هم قدريه و شما را
[1]« خدا ايمان را براى شما دوست داشتنى گردانيد و
آن را در دلهاى شما بيار است»( سوره حجرات/ آيه 7).
[2]« بگو: اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى
كنيد تا خدا دوستتان بدارد.»( سوره آل عمران/ آيه 31).
اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا الجزء : 1 صفحة : 113