اسم الکتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني المؤلف : کمرهاي، شيخ محمد باقر الجزء : 1 صفحة : 624
اول مرحله بداء است و تعلق تقدير به انسان يك مرحلهاى از بداء
است و جاى اين تعبير است كه: «لم يكن الانسان موجودا فبدا الله ان يخلقه» انسانى
در ميان نبود و براى خدا اين جلوه رخ داد كه او را خلق كند، در حقيقت بداء از
مرحلهاى انتزاع شود كه ممكنات از نيستى مطلق به سوى عالم هستى كشانده مىشوند و
اين مقام نيستى مطلق ممكنات همان عمق عميق ذات خدا است و به همين جهت از زمينه
بداء تعبير به علم مكنون و مخزون شده است و ممكنات را در اين مقام موقوف خوانده
است و از آن به مدت و اجل نامعلوم تعبير شده است چنانچه در روايات 4 و 6 و 7 و 8
ملاحظه مىشود، البته نمىتوان وضعيت واقعى اين مرحله بداء را در ذات فهم كرد و
تصور نمود چون كه بداء در مرحله علم الهى است و علم الهى عين ذات او است و بداء هم
از اين نظر عين ذات است و مجهول الكنه است و تا آنجا كه قابل تقريب به فهم بوده
است بعنوان تنظير و درجه بندى مراتب تجليات صفات خدا و مقامات فعليه مطلقه در حديث
16 بيان شده است.
[3- چرا اين موضوع در
مسائل مذهب وارد شده است؟]
نكته سوم: چرا اين بحث
در مسائل مذهبى وارد شده است؟
با توجه به تشريح و
بيانات گذشته موضوع بداء، اساس فهم صفات ثبوتيه است كه فصل دوم خداشناسى است و به
اين حساب بايد در تعليمات مذهبى وارد باشد، و در حقيقت يكى از اصول معارف است
چنانچه از روايات 1 و 13 و 15 فهميده مىشود و شايد اصل علت ورود اين موضوع بر بحث
شرايع از عبارت توراة در سفر پيدايش ناشى شده باشد كه:
باب ششم، آيه 4: و در آن
ايام مردانى تنومند در زمين بودند و پس از هنگامى كه پسران خدا با دختران آدميان
در آمدند و آنها براى ايشان اولاد زائيدند، ايشان جبارانى بودند كه در زمان سلف
مردان نامور شدند.
آيه 5: و خداوند ديد كه
شرارت انسان در زمين بسيار است و هر تصور از خيالهاى دل وى دائما محض شرارت است.
اسم الکتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني المؤلف : کمرهاي، شيخ محمد باقر الجزء : 1 صفحة : 624